اين مطلب از دسته ي ” نوشته هاي دانشجويان ” است كه توسط رسا به ايميل تي جي نيوز akhbare.tj69@yahoo.com ارسال شده است.
امسال ۲۲ بهمن برخلاف هرسال رنگ و بویی دیگر داشت، از زمان طرح این راهکار که میتوان از راهپیماییهای دولتی به عنوان بیان اعتراض استفاده کرد، بسیاری از مردم برای چنین روزی لحظه شماری میکردند و منتظر بودند تا با فرارسیدن این روز مهم حکومتی از آن به عنوان راهی جدید و مناسب جهت بیان اعتراض استفاده کنند اما آنچه به نظر میرسد ایناست که بسیاری از معترضان آنچنان که باید و شاید از روند این روز و اجرای برنامه های اعتراضی راضی نیستند و بعضا در اثر القائ یه سری افراد معلوم الحال دچار سردرگمی شده اند.چند تا موضوع رو با هم بررسی میکنیم:
دلایل پیروزی جنبش سبز در روز 22 بهمن :
اگرچه جنبش سبز در روز 22 بهمن در ظاهر به خواسته هایش نرسیده اما اگر با دید مثبت به قضیه نگاه کنیم خواهیم دید که این جنبش یک گام به پیروزی نزدیکتر شده است،چون اولا جنبش سبز در این مرحله تجربه های زیادی را کسب نمود تا در اقدامات بعدی اش برنامه صحیحتری را تدارک ببیند و با هوش و استعدادی که دارد حربه ها را خنثی نماید.قطعا در اقدام بعدی جنبش، مردم مصمم تر و با جدیت بیشتری در صحنه حضور خواهند یافت و سرکوبگران که فکر می کردند پیروز شده و ما را دست کم گرفته اند شکست سنگینی خواهند خورد در ثانی جنبش سبز نشان داد که شکنجه، تجاوز، سرکوب، ضرب و شتم، دستگیری و وحشیگری نمی تواند جلوی خواسته هایشان را بگیرد و آنها را از رسیدن به اهدافشان باز دارد. این نشان می دهد که در پس شعارهای جنبش، عقیده بسیار مستحکم و استواری وجود دارد. جنبش سبز به سرکوبگران فهماند که تا پای جان دست از اهداف و خواسته هایشان بر نخواهند داشت.از طرفی بر همگان مبرهن شد که سرکوبگران ترس بسیار شدیدی از جنبش سبز دارند به طوری که این جنبش قدرتمند برای آنها به یک کابوس پایان ناپذیر مبدل شده است. آنهایی که از درون نیروهای نظامی و انتظامی رژیم با خبر هستند می دانند که با کوچکترین اعلان جنبش سبز چه هرج و مرج عجیبی در میان نیروهای سرکوبگر ایجاد می شود. آنها خود می داند بسیاری از کسانی که در این راهپیمایی حضور داشتند از جنس جنبش سبز بودند یعنی اگرچه در ظاهر پیروزی از آن رژیم بود اما شکست آنها از درون نشان می دهد که در پس خنده ظاهری آن آنها دلی شکست خورده وچشمی گریان وجود دارد و باز هم پیروزی از آن ما بود.
در نهایت اینکه اتفاق رخ داده در روز 22 بهمن باعث شد که جنبش سبز قدم در مسیر تازه تری بگذارد و با برنامه ریزی بیشتر و کشف راههای جدیدتر،مبارزات تازه تری را آغاز نماید و همچنین اشتباهات گذشته را نیز تکرار نکند. این رخ داد قطعا پیروزی جنبش سبز را نزدیکتر و سریعتر خواهد کرد. یادمان نرود که برگزاری تظاهرات دولتی در همه کشورهایی مانند ایران سابقه طولانی دارد .تجربه های شوروی ،آمریکای لاتین و اروپای شرقی را حتما همه در خاطر داریم . همه اینها را می دانیم و این را هم خوب می دانیم که با همه امکانات محدودمان خوش درخشیدیم اما اشتباه ما چه بود؟
قطعا هیچ انسانی بدون خطا نیست و جنبش سبز هم به دلیل اینکه همین مردم آن را تشکیل میدهند،بری از خطا نیست.مهم این نیست که کاستی داشتیم. مهم این است که از اشتباهات درس بگیریم. برخی از اشتباهات و کاستی ها:
1)حرف میرحسین را جدی نگرفتیم و به دنبال حرف های نامطمئن رفتیم:گاهی خواسته و یا ناخواسته بعضی مرتکب انداختن آفت در جنبش می شوند.این آفتها فقط زمان به نتیجه رسیدن آنراطولانی میکند.آفاتی مثل:
دادن آدرس غلط و بالا بردن توقع عموم
ایجاد تفرقه(حمله به شخصیتها و گروه های داخل جنبش)
محترم نشمردن باورها و اعتقادات دیگران،
و دست آخر نسبت دادن شکست به جنبش (چون اهداف خیالی ایشان محقق نشده!)
شاید به قول عده ای از دوستان نصف جمعیت که از تلویزیون به عنوان طرفداران حکومت نشان داده شدند از جنبش سبز بودند که در دام طرح اسب تروا افتادند
موسوی چه گفت؟
موسوی گفت:»با روحیه جمع بودن و حفظ هویت در 22 بهمن حضور می یابیم.» اما به جای عمل کردن به این حرف هوشمندانه،به سراغ راهکارهای اسب تروا و اینجور خزعبلات رفتیم. برخی از خارج نشنیان به ما توصیه کردند تا با هویت غیرواقعی مان به میدان آزادی برویم. شاید گفتن اینها فقط به کسب تجربه های سبزمان کمک کند و از این به بعد گول افسانه هایی را که در گوش مان می خوانند خیلی زود نخوریم .یکی از شاهدان میگفت:((در مترو نشسته بودم که نگاه سرگردان چند زن را دیدم . شاید لحظه ای مچ بند سبزم را دیدند که از دور برایم علامت پیروزی شان را نشان دادند و بعد وقتی من انگشتانم را برای شان بالا بردم خوشحال شدند و زنان دیگری نیز نشانه پیروزی به من نشان دادند .وقتی با هم به نزدیکی میدان آزادی رسیدیم همه گیج بودند. اینکه آیا باید وارد جمعیت تظاهر کنندگان دولتی بشوند یا نه ؟)) موسوی گفت با حفظ هویت; هویت ما،سبز بودن ماست و در 22 بهمن هیچ نماد سبزی نیاوردیم…3)به تاریخ انقضاها توجه نداریم:
بهتر است موضوع را از زاویه ای دیگر ببینیم از جایی که در این چند سال مخالفان و معترضان، رهبر و راهنمایی خاص نداشتند تا به اینکه افرادی مانند میرحسین موسوی و مهدی کروبی بر این جایگاه تکیه زدند و کم کم راهکاری بسیار مفید مانند استفاده از مراسم دولتی مطرح شد و نتایج خوبی هم در برداشت که اوج آنرا میتوان در روز قدس دید تا به امروز که باید پذیرفت که دولت و حکومت مرکزی به راحتی راه مقابله با این موضوع را کشف کرده و با آوردن نیروهای خودی به داخل خیابان جایی برای حضور معترضان باقی نمیگذارد. میتوان گفت استفاده از مراسم حکومتی راهکاری مفید بود که تاریخ انقضای آن گذشته است و امروز جنبش سبز نیازمند آن است که به دنبال راهی دیگر باشد و قطعا نباید چشم به دهان رهبران این حرکت دوخت تا به راهکاری رسید و با نتیجه نگرفتنش مانند راهکار «اسب تروا»، به این افراد تاخت. اگر این جنبش مردمی است باید خود مردم هم ایده و راه جدید را پیشنهاد بدهند و بهترین را با توجه به حمایت رهبران جنبش برگزینند. یادمان نرود که اکثر جنبشها و حرکتهای اعتراضی در بستر زمان رشد کرده و شاخ برگ خود را افرایش دادند و زمان برداشت محصول آن سریع نبوده است (همانند انقلاب اسلامی۵۷) و موفقیت یک جنبش کار یکی دو روز و یک شب دو شب نبوده است که ما انتظار داشته باشیم در فاصله ۲۲ خرداد تا ۲۲ بهمن میوه این جنبش مردمی را برداشت کنیم. باید صبر کرد و با پشتکار و ابتکار عمل به مبارزه ادامه داد جنبش سبز اشتباه نکرد. جنبش سبز جوان است ونیاز به کمی صبر و حوصله دارد .
4)راحت طلب هستیم ، وقت نشناس ، آرمانگرا و خیلی عجول:
در اوایل صبح 22 بهمن اکثر مردم پای کامپیوتر نشستند و ابتدا از رکورد 12000 نفری آنلاین بالاترین ذوق زده شدند! و بعد با گذشت زمان هرچه با یوتیوب و توییتر و … سر و کله زدند آن نتایج دلخواه خود را نیافتند، بعد هم سرخورده شدند وفکر کردند جنبش به آخر کار خود رسیده و شروع کردند به متهم کردن این و آن و تقصیر این آن انداختن! از طرفی دوستان ما فکر میکنند جنبش هم مثل یک بازی کامپیوتری است که میشود با کیبورد و ماوس بر دشمن آنسوی مونیتور مبارزه کرد! خیلی از این دوستان به موقعیتی پایینتر از رهبری جنبش از پای کامپیوتر رضایت نمیدهند!اگرمردم جان خود را در کف خیابان به خطر می اندازند، بنا بر هوس و یا به خاطر بر آورده کردن آرزوهای دست نیافتنی برخی از دوستان نیست،برای بیشتر مردم اهمیتی ندارد کسی که بر مسند حکومت تکیه میزند کراوات به گردن دارد یا یقه را محکم می بندد.آنچه مردم را به خیابان می آورد احقاق حقوق اولیه اشان است حقوقی که آخرین امید به دست آوردنش، هشت ماه پیش از میان رفت!دنیا در۲۲ بهمن بزرگی جنبش وشدت سرکوب رادرک کرد،اما خودمان نه و این واقعا جای تاسف دارد.
جنبش ادامه دارد، این جنبش یک روزه به وجود نیامد که یک روزه از میان برود . در این موضوع که طرحی مانند «اسب تروا» شکست خورده، شکی نیست اما با شکست یک طرح، جنبش نه شکست میخورد و نه از راهی که در آن قدم برداشته برمیگردد بلکه با تجربه شکست این طرح میتواند به دنبال راههای بهتر برای رسیدن به موفقیت باشد. یکی از دلایلی که امروز عدهای از طرفداران جنبش سبز احساس شکست میکنند این است که انتظار و توقع بالایی از این روز داشتند و حتی در بعضی از موارد عدهای با خود شعار «بهمن آمدند و بهمن بروند» را زیر لب تکرار میکردند و منتظر بودند تا در 22 بهمن جنبش را به یکباره به موفقیتی برسانند و فردا ی آنروز در خیابانها جشن و پایکوبی به راه بیاندازند. و…
راهکار چیست؟
به نظر من بزرگترین درس روز 22 بهمن این بود که همه باید تابع یک رهبر عاقل و سیاستمدار کارکشته ای مانند میرحسین باشیم، نه اینکه خود را بازیچه دست یک عده کوته بین کنیم، برای موسوی تعیین تکلیف نکنیم و تابع نظرات او باشیم.آرمانگرا و عجول نباشیم.جنبش سبز جنبش جوانی است و از طرفی این سرکوبها و قتل و جنایتها تازه بوجود نیامده که بشود با 8 ماه ریشه آن را برکند.
به فکر اصلاح کار خود و اصلاح راهکارهای خود برای ادامه جنبش سبز باشیم.جنبش سبز به پایان نرسیده و از بین نرفته است. باید در این فرصت باقیمانده به فکر رفع کمبودهای جنبش سبز و اصلاح راهکارها باشیم.اینطور باشد که در هر اعتراضی نیروهامان تحلیل رود و هربار حداقل 100 نفر دستگیری داشته باشیم هزینه زیادی خواهیم داد و نتیجه مثبتی برای جنبش و فعالان سیاسی اجتماعی نخواهد داشت. باید با منطق جلو رفت . با فکر جلو رفت. انتقاد پذیر باشیم. به فکر اصلاح اشتباهات باشیم.درس بزرگ 22 بهمن تبعیت از«موسوی» بود و ما تا زمانی که هیچ ایده منطقی نداریم باید تابع موسوی باشیم.سخن آخر:
فراموش نکنیم در طی این چند ماه راههای زیاد و متنوعی از شعار نویسی بر روی اسکناس و خاموشی سبز آزموده شد تا حکومت به تقلا بیفتد و ما حداقل از اینکه میتوانیم با حداقل هزینه قدرت را به وحشت بیاندازیم خرسند شویم. یادمان نرود که اکثر جنبشها و حرکتهای اعتراضی در بستر زمان رشد کرده و شاخ برگ خود را افرایش دادند افت وخیز از مشخصات همه جنبش هاست ولی برای یک جتبش مردمی شکست وجود
نخواهد داشت و برای من بسیار خوشحال کننده بود که جنبش سبز به چه سرعتی بالغ می شود بالاترین جنایت در جامعه ، کشتن امید در دل مردم است و بالاترین وظیفه ی یک انسان در قبال جامعه اش این است که به جامعه امید بدهد ، حتی اگر خودش از صبح تا شب از ناامیدی گریه کند…
بهمن سبز
کدام پیروزی از این بزرگتر؟
ما می خواستیم به همه ی آنها که ما را دوست ندارند بگوییم کسانی خشونت طلبند که حتی یک دستبند سبز را هم بر نمی تابند آنها هستند که به تجمعات مسالمت آمیز ما و اعمال اصل بیست و هفت قانون اساسی حمله می کنند و آن را به خشونت می کشند// ببینند که برای سبزهایی که می گویند سیصد چهارصد نفر بودند چه لشکر کشی عظیمی انجام داده اند//همایش عظیم 22 بهمن اتمام حجت سبز ها بود برای باند انحصار گری که هشت ماه تمام تهمت زدند. و سبز ها امدند تا بگویند آرمانشان را در خون های ریخته شده جوانان 57 جست و جو می کنند چون اتفاقا دولت مستقر را دورترین دولت ها از آن آرمان ها می دانند// 22 بهمن بزرگترین پیروزی برای ما بود چرا که علاوه بر همه آنچه گفته شد و گفته نشد راههای جدیدی و روزنه های امید نوینی در پیش چشمان ما گشود//هر ایرانی یک “کلمه” خواهد بود برای انتقال پیام حق خواهی و ظلم ستیزی و آزادی خواهی مردم سبز اندیش سرزمین ما.
بهمن سبز!
کدام پیروزی ازاین بزرگتر!!!؟
ما می خواستیم به همه آنها که از ما متنفرند ثابت کنیم خشونت طلب تر از ما وجود نداره!
اگر مرد بودند چندتا سطل زباله در مسیرمان باقی میگذاشتند تا خشونت رو نشانشان بدهیم.
آنهایی که تجمعات خشونت آمیز ما که همراه با نقض اصل بیست و هفت قانون اساسی است
رو محکوم میکنند؟که چرا با خشونت هرچه تمام اموال عمومی را به آتش کشیدید و به تکیه
و حسینیه و مسجد و قرآن و نمازگزارو عزادارو روز عاشورا واندیشه امام و خون شهیدان
بند بندقانون اساسی هم رحم نکردیم؟
ببینید؟ برای ما که فریاد میزدیم بیشماریم پشیزی هم ارزش قائل نشدند!عده ای ساندویچ به
دست که پنجاه شصت هزار نفرهم نمی شدندعده ای که از شهرهای دورونزدیک با چند صد دستگاه اتوبوس و مینی بوس .به تهران آورده بودند!و بیشترشان افغانی و روستایی بی سواد
و کم سوادوبسیجی بودند.چه دروغ ها که در این هشت ماه نگفتیم و چه جنایت ها که نکردیم و
آبروهایی که نبردیم!در 22بهمن ما آمدیم تا بگوییم امروز به قطره قطرۀ خون شهیدان می
خندیم و اندیشه سرخشان را سبز میکنیم و از مسیر سرخشان کاریکاتوری سبز و مزحک
می سازیم.دسبند ها و شال های سبزسادات روبه تن طوله سگ هایمان می کنیم و بر آن
مهر یا حسین میزنیم!به قدم گاه شهیدان میرویم و بانگ مرگ بر جمهوری اسلامی سرمی
می دهیم!نه شرقی نه غربی جمهوری ایرانی سر میدهیم و اصل اول جمهوری اسلامی
رو به سخره می گیریم!در ظهرعاشورا بر سرراه دسته های عزاداری جمع شده و قرو فر
می دهیم وبا سوت وکف مرگ بر اصل ولایت فقیه سر میدهیم!…هرچه قدر خون شهدای 57
دشمنان این ملت را برای همیشه ناامید کرد ما با دست بند های سبزمان دشمنان این کشور
برای لحظاتی امیدوارکردیم!و دست حقارت و پستی بلند میکنیم که ای دشمنان ملت ماباشماییم!
به سفارش امام راحل و در روز قدس در حمایت از مردم مظلوم اسراییل ودر محکوم کردن جنایات مردم تا دندان مسلح غزه ولبنان شعار نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران سرمی دهیم!
امروز ما از همیشه در چشم مردم ایران سرافراز منفورتریم !هرایرانی مشتی محکم است بر
تمام وجود ما!نمی بینید که چه حقیرمان کردند این احمق ها برای یک ساندویچ فریاد های شیک وباکلاس و مد روزمارا با یک سری شعار های قدیمی تاریخ مصرف گذشته محکوم کردند!
ندیدیدآن شخصی را که یک عکس گنده از پماد ضد سوختگی به روی ما گرفته بود!
به ما می گویند اسراییلی و آمریکایی!امروز تمام افتخار ما این است که حامی مردم مظلوم
اسراییل هستیم!آنهم در شرایطی که تمام مردم جهان برعلیه این بیچارگان اند!
کدام پیروزی از این بزرگتر که کنگره آمریکا در حمایت از ما مردم مظلوم آزادی ستیز
چند صد میلیون دلارکمک نقدی تصویب کرد!
ما بیشماریم!
ما بیشماریم….
(***)
مطابق بند5 مرام نامه كامنت شما تعديل گرديد
هر ایرانی یک “کلمه” خواهد بود برای انتقال پیام حق خواهی و ظلم ستیزی و آزادی خواهی مردم سبز اندیش سرزمین ما.
عالی بود.
ما بیشماریم…..
این حرفات کپی پیست قسمتهایی از یه مطلب طولانی تر باهمین عنوان در سایت کلمه بود
چرا ذکر منبع نکردی بی مرام.اگه به کپی پیسته رفقا رخصت بدن تا صافتون کنیم.
راستی شما بیشمارید :دی
کلمه: کدام پیروزی از 22 بهمن امسال بزرگتر؟!!
وب سایت کلمه که مواضع و بیانیههای میرحسین موسوی را منتشر میکند پس ازگذشت چند روز از حماسه پنجاه میلیونی 22 بهمن و دفن جریان فتنه، با هدف بالا بردن روحیه هواداران موسوی که دراین روز به دلیل حضورگسترده مردم منفعل شده بودند، اقدام به انتشار مقاله ای کرده و 22بهمن را بزرگترین پیروزی حامیان موسوی دانست!
متن کامل این نوشته جالب به این شرح است:
گویی شاهد از غیب رسید. «کلمه» می خواست با همین رسانه ی محدود شده ی اینترنتی به هر که به آن دسترسی دارد بگوید مخالفان مردم قصد دارند جشن ملی بیست و دو بهمن را با انحصار رسانه ای و سوء استفاده از غول صدا و سیما به نفع خود مصادره کنند که هک شد. چه کاری برای بیان این انحصار و انصار طلبی از این راهزنی اینترنتی کاراتر؟
هشت ماه تمام است که می خواهند ما مردم را خشونت طلب و آشوبگر معرفی کنند. ( دیروز لهوف سید بن طاووس را می چشیدم. ابن زیاد هم با چوبدستی مسلم ابن عقیل را می زد و گناه او را آشوبگری و خروج از امام عادل معرفی کرده بود). هشت ماه است و دیگر در این هشت ماه تهمتی باقی نمانده به ما مردم نزده و توهینی نکرده باشند. چیزی نمانده بود که گلوهامان از فشردگی راه نفس هامان را ببندد. هیچ راهی برایمان نگذاشته بودند تا به همه ی آن مردمانی که مانند ما نمی اندیشیدند بگوییم که ما نه خشونت طلبیم و نه خروج کننده. مطالبه ی ما آن چیزی است که پدرانمان برای آن در خیابانهای ۵۷ جان دادند و حالا امروز آن چیز در محاق فراموشی فرو رفته است . پس چه روزی از همایش ملی ۲۲ بهمن برای ما مغتنم تر تا کسانی که ما را می بینند بدون واسطه ی بی امانتی چون صدا و سیما آرامش و مظلومیت ما را مشاهده کنند؟ چه رسانه ای از مشاهده ی مستقیم گویا تر؟
ما می خواستیم به همه ی آنها که ما را دوست ندارند بگوییم کسانی خشونت طلبند که حتی یک دستبند سبز را هم بر نمی تابند آنها هستند که به تجمعات مسالمت آمیز ما و اعمال اصل بیست و هفت قانون اساسی حمله می کنند و آن را به خشونت می کشند. ما فقط می خواهیم آنها ما را ببینند و سخن ما را بشنوند. آنها هستند که هر سخنی را با باتوم و زندان پاسخ می دهند . این متصدیان نابخرد امور هستند که حتی اجازه نمی دهند یک نویسنده حرف ما را با قلمش فریاد کند شاید مرهمی باشد بر زخم هایی که بر دلهامان گذاشته اند. آنها هستند که بیش از نیمی از اصول قانون اساسی را فرو گذاشته اند و معدودی از اصول آن را با تفسیر های من در آوردی تبدیل به ابزاری برای ایراد اتهام و کتک زدن مردم کرده اند . چقدر باید زحمت می کشیدیم تا دیگرانی که مانند ما نمی اندیشند فیلم عریان کردن جوانی که پیراهن سبز پوشیده بود را بعد از عبور از صدها مانع و فیلتر ببینند؟ ببینند که چگونه چند باتوم بدست به جان آن دختری افتاده اند که دستش را به علامت پیروزی بالا آورده بود . ببینند که برای سبزهایی که می گویند سیصد چهارصد نفر بودند چه لشکر کشی عظیمی انجام داده اند. مگر قرار نبود چند روز دیگر در روزنامه ها بخوانند که مردم بودند که به کروبی حمله کردند؟! پس چه امکانی بالاتر از این که خود با دو چشم خویش ببینند که گلوله ها ی رنگی و لباس های غیر شخصی! بود که یار امام را در روز جشن ملی هدف قرار داد و او را مضروب کرد . حالا دیگر آنها هم می دانند که روزنامه های مورد علاقه شان دروغ خواهند گفت. باتوم هایی که بر سر بانوی سبز ایران این قرآن پژوه انقلابی فرود آمد که در دست مردم عادی نیست. مردم عادی آنهایی هستند که عباس وار جوانمردی کردند و او را از دست باتوم به دستان نجات دادند. چقدر باید تلاش می کردیم تا این همه خبر، و خبر از این همه مظلومیت به کسانی که مانند ما نمی اندیشند بدهیم؟ آن هم در این انحصار دیکته ای رسانه ها. کدام نگاه از نگاه های مردد و جستجو گر مردمی که می خواستند بدانند حقیقت چیست نافذ تر؟
۲۲بهمن قرار بود برای همه باشد و البته برای همه نیز بود. مردم سبز اندیش چنان که همراهشان موسوی از آنان خواسته بود همراه با روحیه جمع بودن ضمن حفظ هویت دراین همایش عظیم شرکت کردند. آنها آمدند تا خود رسانه ی بی واسطه ی سبز ها باشند تا به آنان که هم عقیده شان نیستند بگویند که آنها را نیز دوست می دارند و در نهایت پیروزی خودشان را پیروزی همگان می دانند . پیروزی ای که کسی در آن شکست نخورده است. همایش عظیم ۲۲ بهمن اتمام حجت سبز ها بود برای باند انحصار گری که هشت ماه تمام تهمت زدند. و سبز ها امدند تا بگویند آرمانشان را در خون های ریخته شده جوانان ۵۷ جست و جو می کنند چون اتفاقا دولت مستقر را دورترین دولت ها از آن آرمان ها می دانند.
آنها با همه ی نیروهای امنیتیشان و لباس شخصی های باتوم به دستشان مستقر شده بودند تا ما یکدیگر را پیدا نکنیم. تا باز هم دروغ بگویند که ما دیگر نیستیم . از روز های قبل با پیامک های آنچنانی شروع کردند و با احضارصد ها نفر برای ارسال فقط چند اس ام اس! ادامه دادند و دامنه دستگیری ها را چنان گسترش دادند تا یک رکورد دیگر جهانی در زندانی کردن روزنامه نگاران به ثبت برسانند. چند نفر را که اصلا معلوم نیست مربوط به حوادث انتخابات بودند یا نه، اعدام کردند. خط و نشان کشیدن در تلوزیون هم که دیگر عادی شده است. همه اینها وسط گذاشتن تمام امکانات اقایان بود و زدن تیر آخر برای اینکه بتوانند ما را نادیده بگیرند. دیگر چه کار می توانستند بکنند و نکردند ؟ آیا این اخرین تیرهایشان نبود؟ اما آیا توانستند؟ آیا توانستند قلوب ما را تسخیر کنند. چه می گویم؟ آیا حتی توانستند قدم های ما را با ایجاد رعب و وحشت از حرکت بازبدارند؟ با یقین قلبی می گویم آنها این لشگر کشی را انجام دادند نه برای اینکه از احتمال خشونت جلوگیری کنند آنها خوب می دانند که مردم با هر گرایش و سلیقه فکری با هم در مسالمت خواهند بود. آنها فقط و فقط می خواستند ما را نادیده بگیرند. و این البته بزرگترین توهینشان به ما در ماههای گذشته بود. اما همین لشگر کشی مگر معنایی غیر از این داشت که نتوانستند و نمی توانند ما را نبینند؟
زیر نویس های شبکه سه را قبل از راهپیمایی به خاطر بیاورید . نوشته بودند راهپیمایی ۲۲ بهمن روز حضور همه مردم با هر سلیقه و گرایش فکری و حالا آن را با سرمستی می خواستند مصادره کنند. نمی دانند این بار همین مردم با هر گرایش و سلیقه خود سوژه اخبار بودند و هر دروغی به آنان کارساز نیست.
ما آنچه که وظیفه داشتیم صادقانه انجام دادیم . تمایزمان را خصوصا برای اینکه بهانه در دست فرمان بریدگان ندهیم کم کردیم . در جشن پیروزی انقلاب شرکت کردیم تا تعهد خودمان را در تلاش برای بازگشت به شعار های به محاق رفته ی انقلاب نشان دهیم.
و حالا درس های جدید تر و بهتری آموختیم. یاد گرفتیم که منتظر نمانیم . دست به کار شویم و خود به میان مخالفان فکریمان برویم بدون واسطه ی صدا و سیمای دروغ که دوست ندارد بخش بزرگی از مردمش راببیند به آنها بگوییم با شما درصلحیم و شما را دوست می داریم. اگر مردم را چه کم و چه زیاد دوست نداشته باشیم نمی توانیم برای آگاه کردن آنان تلاش کنیم یا به تغییر نگرش های نادرست امید ببندیم.
رسانه های انحصار هم پوستین واروونه ای از دین رحمانی ما ارائه داده اند و هم کاریکاتوری زشت از جنبش اصیل سبز ما ایرانیان . ما در بیست و پنج خرداد تنها خودمان را دیدیم و هویتمان را یافتیم. اما در ۲۲ بهمن همه ما را دیدند. چه کم و چه زیاد.
۲۲ بهمن بزرگترین پیروزی برای ما بود چرا که علاوه بر همه آنچه گفته شد و گفته نشد راههای جدیدی و روزنه های امید نوینی در پیش چشمان ما گشود. از امروز هر ایرانی یک رسانه خواهد بود برای رساندن پیام رحمانی دین سبز محمدی تا نتوانند از آن ابزاری بسازنند و هر ایرانی یک “کلمه” خواهد بود برای انتقال پیام حق خواهی و ظلم ستیزی و آزادی خواهی مردم سبز اندیش سرزمین ما.
و همه این پیروزی ها و درس ها را ما از ۲۲ بهمن داریم. کدام پیروزی از این بزرگتر؟
عبدي: جنبش سبز بي عقل است!
پيشقراول افراطي گري در حزب مشاركت، گردانندگان فتنه سبز را به خاطر افراطي گري و سردرگمي به باد انتقاد گرفت.
عباس عبدي از طراحان شعارهاي راديكال «عبور از قانون اساسي» و «خروج از حاكميت» كه در انتخابات در حلقه اصلي ستاد و مشاوران كروبي قرار داشت، درباره ريزش گسترده عقبه اجتماعي جريان فتنه و نمود بارز آن در روز 22 بهمن به دويچه وله گفت: جريان سبز بيش از آن كه مبتني بر برنامه و عقلانيت مشخصي باشد مبتني بر موج احساسات است، همه كساني كه در اوضاع دقت مي كردند متوجه بودند كه چنين شيوه هايي لزوماً منجر به نتيجه مطلوبي نخواهد شد اما به دلايلي يا نمي توانستند بگويند يا فكر كردند شايد اگر نگويند، بهتر باشد. فضاي استبدادي عملاً در جنبش بازتوليد شد. اگر كسي بخواهد كوچك ترين چيزي بگويد حتماً به صد اتهام منتسب و محكوم مي شود. يك مطالبه را اعلام مي كنند و وقتي به آن نمي رسند، سطح مطالبه شان را بالا مي برند. شعارهاي ابتداي حركت با انتهاي آن هيچ تناسبي با هم ندارند. من اين را به هيچ وجه قابل دفاع نمي دانم.
وي با بيان اينكه «بالا بردن مطالبات خود نشان مي دهد كه جنبشي وجود ندارد و شعارها بازيچه دست طرف مقابل شده» گفت: وقتي مطالبه تان را بالا مي بريد كلاً همه جا مي زنند. دو گروه عمده كنار مي روند يكي گروهي كه مي گويند خواسته ما اصلاً اين نبود. گروه ديگري هم مي گويند حتي اگر خواسته ما همين باشد، حاضر نيستيم از اين طريق دنبال مطالبات برويم. وقتي جنبش خياباني مي شود و رهبري كه كنترل كند و دستور بدهد، نداشته باشد، مانند كاميون پر از باري خواهد شد كه در سراشيبي مي خواهد دنده اش را خلاص كند، بنزين مصرف نكند، يا انرژي جاذبه زمين پايين بيايد. خب مقداري كه آمد، سرعتش به حدي مي رسد كه هيچ كس نمي تواند كنترلش كند.
عضو مستعفي حزب مشاركت اضافه كرد: كاري ندارد كه يك نفر در خارج بنشيند و هر چه مي خواهد بگويد. اما اگر قرار بود همان حرف را كسي بتواند در داخل بزند، ديگر اصلاً اين دعواها به وجود نمي آمد. منشأ كم و كم تر شدن مخالفان از 13 آبان شروع شد و بعد از عاشورا، شديدتر خود را نشان داد. يك جنبش ممكن است حتي مجبور شود مطالبه اش را كم كند تا نيروهاي حامي اش را بيشتر كند نه اينكه مرتب مطالبه اش را بيشتر كند و نيروهايش را كم كند. كساني كه در اين قضيه مسئوليت دارند بايد پخته تر تصميم مي گرفتند.
عبدي درباره علت سرخوردگي و بن بست افراطيون گفت: من با آمدن به خيابان حركتي كه روي صندلي آن كنترلي نباشد، صددرصد مخالفم. به همين دليل هم از ابتدا با آمدن به خيابان مخالف بودم. كجاي عالم نداشتن رهبر، نقطه قوت يك جنبش است؟ اين بازي مسخره اي بود كه عده اي شروع كردند براي اينكه بگويند رهبري نداريم. خب حالا اين هم نقطه قوتش! يعني چي كه هر كس رهبر خودش است؟ من نمي فهمم يعني چه.
وي درباره توصيه جديد به جنبش سبز و سران آن همچنين گفت: من با بنيان هاي جنبش سبز هميشه اشكال هايي داشتم و معتقد بودم چنين سياست هايي در ايران جواب نمي دهد و نمي تواند جلو برود، كه متاسفانه اوضاع عوض شده است. من هيچ توصيه اي براي جنبش سبز ندارم. حالا اگر قرار بر توصيه باشد آنها بايد توپ را توي زمين حكومت بيندازند و حكومت را به جايي برسانند كه سياست هاي خود را تغيير بدهد.
مرسی رسا جونم
ما بیشماریم…
آره شما بیشمارید!
:دی
آره
ما بیشماریم…
ما بیشماریم…
ما بیشماریم…
(***)
مطابق بند5 مرام نامه كامنت شما تعديل گرديد
ما بیشماریم…
سایت حاميان موسوي ضمن یک ذوق زدگی ناشیانه از ارتباط خود با تروریست های قاتل ندا آقاسلطان خبر داد.
این شبکه وابسته به مهاجرانی-کدیور ابتدا خبری را از بی بی سی و آسوشیتدپرس منتشر کرد ،در این خبر آمده بود: فرد ناشناسی که صحنه ترور خانم آقاسلطان را فیلم برداری کرده، از سوی موسسه جایزه روزنامه نگاری جورج پولک در آمریکا برنده بهترین فیلم خبری سال شده است.
بی بی سی و آسوشیتدپرس نام تصویربردار مذکور را منتشر نکردند اما جرس تصریح کرد: سایت جرس از هویت تصویربردار صحنه قتل ندا آقاسلطان و در واقع برنده ناشناس جایزه اطلاع کاملی دارد اما برای حفظ جان و امنیت وی، از انتشار نام او در این مقطع زمانی معذور است».
پیش از این، فرار مشکوک نامزد خانم ندا آقاسلطان (کاسپین ماکان) و یک شاهد صحنه قتل (حجازی) به لندن به اضافه نقش آفرینی ویژه بی بی سی درباره فیلم کذایی، از نقش ویژه سرویس جاسوسی اینتلیجنس سرویس در ماجرا حکایت می کرد اما اکنون عناصر گرداننده جرس (مقیم لندن) از ارتباط و پیوند ویژه با تصویربرداری خبر می دهد که به مدت حدود 20 دقیقه خانم آقاسلطان را در منطقه ای خلوت و به دور از آشوب های خیابانی ، از پشت سرتعقیب می کرده است.
خودت منبع نمیزنی به من تهمت میزنی؟ :دی
خبرگزاری فارس(معروف به فالس نیوز)
کپی پیست و اتهامات واهی
منبع واحد مرکزی خبر
ما بیشماریم…..
.
.
.
.
.
.
.
.مابیشماریم…
.
.
.
.
.
.
.
..
.
.
ما بیشماریم…
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
مابیشماریم…
ببخشید الان خیلی عصبانیم.از دست این احمقا
ما بیشماریم……
ما بیشماریم……..
مابیشماریم…….
ما بیشماریم……………..
ما بیشماریم..
آره شما بیشماریدولی وقتی در مخرج قرار گرفتیدصورت تون هرچه که باشه حاصلتون برابر
صفره!
خانم رسا همه سورپرایزت این بود!
امام صادق فرموده بود که خدا دشمنان مارا از احمف ترین افراد قرار داده است!
ولی با دیدن مطلب کپی پیست طولانی عینا بهم ثابت شدکه با چه (****)طرفیم
اینایی که گفتی چقدر به چشم آشنا بود،البته تی جی نیوز دستی طولانی در سرقت آثار
و اخبار و ذکر بدون منبع داره ولی اینبار مجموعه ای از کپی پست هارو یکجا اونم بااسم
رسا :دی آوردی. تی جی نیوزبامرام ooops
اینم خرد جمعی یه مشت (**لبک)با آی کیوی نیم++
هه هه هه…
اولا ممنون از علمدار سبز و خون ندا
ثانیا ببخشید توضیحش یکم دیر شد چون وقتی امکان کامنت گذاری محدود میشه سخت میتونم بیام.انتقادم هم همینه که چرا روزهای آخر انتخاب واحد باید اینطوری باشه که ورودیای جدید نتونن سوالاشونو مطرح کنن.ولی خوب تی جی اختیارشو داره
در مورد این مطلب باید بگم که بله این مطلب حدود 40 درصدش گرداوری شده بود((مجموعه دلایلی که جنبش سبز پیروزه)) اما نه از کلمه.بلکه از یه سری وبلاگ و از خودم.
همونطور که تی جی هم میدونه این نوشته دو سه روز پیش بهش ارسال شد و در اون روز هنوز کلمه مطلبی رو منتشر نکرده بود(اگرم کرده باشه من ندیدم چون اینجا سرعت خیلی پایینه و قندشکنم تموم شده! :دی)
و 90 درصد بقیه اش(!) رو خودم اون چیزی که به نظرم میرسید اضافه کردم.
در مورد کامنتهای آقایون بگم که:
1) آخ آخ آخ ! حتما خیلی اذیت شدید! خوب نخونید این مطالب کفر آمیزو.
2) یعنی واقعا کلمه همچین چیزایی رو نوشته؟ اه پس فردا برم اونجا ببینم برای چی مطلب منو دزدیدن(دارن باهاش پز میدن؟!)
مرد مومن آخه من چطوری قبل از اینکه کلمه اونو منتشر کنه میتونم به نام خودم یه جای دیگه منتشر کنم؟ حالا اگه شباهت هم داره به خاطر اتفاق نظره.فکر نکنم کلمه با این جمله بندی دانشجویی چیزی رو منتشر کنه!(راستش زیاد خوب هم ننوشتم چون حدود 1 ساعت طول کشید اینا رو جمع کنم و مطالب رو بهش اضافه کنم)
اگر هم فرق داشته باشه که میگید شما دچار تکثر عقیده هستید!(که اتفاقا در جامعه لازمه تا افراد جامعه بزغاله و گوساله وار زندگی نکنند)
فقط یه مطلب میمونه.
دوستی پس از فحش و ناسزاهای بسیار نوشته بود که «اگه به کپی پیسته رفقا رخصت بدن تا صافتون کنیم.»
خوب اگه شما میتونید مطلبی جمع آوری کنید بهتره برای تی جی بفرستید که منتشر بشهو اینطوری نه مخالف قوانینه و نه فضای کامنتها رو میگیره
خیلی طولانی شد.ببخشید :دی
سبز باشید…
رسا:دوستی پس از فحش و ناسزاهای بسیار نوشته بود که “اگه به کپی پیسته رفقا رخصت بدن تا صافتون کنیم.”
****
حالا اون دوست چی نوشته بود؟!!!
با هم تماشا کنیم:این حرفات کپی پیست قسمتهایی از یه مطلب طولانی تر باهمین عنوان در سایت کلمه بودچرا ذکر منبع نکردی بی مرام.اگه به کپی پیسته رفقا رخصت بدن تا صافتون کنیم.
راستی شما بیشمارید :دی
_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _
جامپر خطاب به رسا :یا توهم خودبزرگ بینی داری:دی
یا تو همون ریواردری که به جای اون جواب میدی
یا واقعا یه بچه ننه تخس نادونی!(قصدم توهین نبود لطفا این طوری برداشت نشه)
ببخشید یه اسم دیگه رو از قلم انداختم
ممنون از rivarder
سلام به همه و ممنون از رسای عزیز
تا بود که بچه ها میگفتن تی جی به سمت نشر مطالب الکی میره، حالا هم که بچه ها مطلب میدن بهونه ها یه جور دیگه شده! حتی اگه 90 درصد این مطالب کپی پیست بود، بازم بهتره به تلاش رسا احترام بذاریم! ماها انسان های کاملی نیستیم و نظریه پرداز و تئوریسین هم نیستیم که همه چیز رو از خودمون بگیم و بنویسیم!
پس بازم ممنون از زحمات رسا
بابت نوشتت:
نکته مثبت متن اینه که نویسنده قبول داره اشتباهی رخ داده و مردم و طرفداران این مسیر باید به فکر درس گرفتن از این اشتباهات باشند. البته فکر کنم یا یک اشتباه رو جا انداختی یا اشتباه شماره زدی! چون سه تا گفتی چهار تا شماره زدی!
«درس بزرگ 22 بهمن تبعیت از«موسوی» بود و ما تا زمانی که هیچ ایده منطقی نداریم باید تابع موسوی باشیم.» این اون چیزیه که باید بفهمیم و عمل کنیم! پیروی از هیچ کس به صورت مطلق درست نیست و ما باید راه فکر کردن رو یاد بگیریم! تا بتونیم به نقد و بازخواست کسایی که راس امور رو بر عهده دارند بپردازیم!
به امید روزهای روشن برای هممون!
درود بر تاریک و روشن
الف) آواتار قبلیه وضعیت کشور رو بهتر نشون میداد(وضعیت چندین ساله…)
ب) راستش باید یه توضیح در مورد اون شماره ها بدم:
اگر به چهارمی دقت کنید در واقع چند تا مورد رو آوردم(راحت طلب هستیم ، وقت نشناس ، آرمانگرا و خیلی عجول) اصل نوشته اینطوری بود:
3)اصولا راحت طلب و عجول هستیم.
4)وقت نشناسی و آرمانگرایی
ولی چون مطلب و مثال زیادی نمیشد بیان بشه مجبور شدم 2 در یک کنم (:دی)
در مورد اینکه مطلب رو از جایی دزدیده شده یا نه خیالتون جمع. این مطلب در واقع مجموعه ای از تمام دلایلیه که همه میدونستیم ولی لازم بود در یه مطلب واحد، انسجام داشته باشه. اگه بخوایم روی درصدها ریز بشیم باید بگم میشه گفت مثالها و اون نقل قولها (در گیومه آوردم) و یه قسمتهایی از اون متن رو مجبور بودم عینا بیارم و برای همین میگم گرداوری. خوب وقتی یه پژوهشگر (نخند! مثال میزنم :دی) میخواد در مورد یه چیزی تحقیق کنه اول تمام متنها رو کنار هم میذاره و اونا رو میخونه و در آخر اون مطالب رو کنار هم میذاره و منسجمش میکنه تا به راحتی بشه از روی اون متن نتیجه گیری کرد.
از طرفی تو مطلب ارسالی فکر کنم نوشتم گرداوری توسط رسا پس بحثی نمیمونه
((ولی از کلمه بر نداشتم چون طبق مرامنامه مطالب ارسالی 2-3 روز طول میکشه تا در وبلاگ گذاشته بشه و به نظر تا 3سه روز پیش مطلبی منتشر نشده بود))
بازم زیاد شد ببخشید
سبز باشید…
پس آواتارم عوض شده!برا خودم هنوز همون قبلیه میاد! عوضش کردم چون مهم اینه که ماها بتونیم با هم حرف بزنیم! و چون باعث شده بود اونجوری برداشت بشه که فردین نوشته بود، بهتر دیدم چیزی بذارم که اونجوری دوستانمون رو ناراحت نکنه! و باعث بشه بجای پرداختن به موضوعات مهم تر به حاشیه بریم!
بابت متن هم منکه گفتم! مهم نفس کاره که درست انجام شده و از قدیم گفتن: «همه چیز را همگان دانند! همگان هنوز نزادند»
پس کارت خوب بوده.
ممنون
آواتارت برای فایر فاکس عوض شده ولی تو اپرا نه!
شاید در آینده یه مطلب بذارم که تمام کاراشو خودم کرده باشم(خیلی سخته. همینشم پدرم در اومد ولی به زحمتش میارزه)
سلام رسا جان ممنون از مطلب خوب و مفیدت الان به دلیل خستگی نمیتونم نظری بدم.
سلام به رسای عزیز و تشکر بابت این مطلب باهالش:)
یه چیزی به دوستای جیره خور بگم:دوستان هرچی هم به درو دیوار خودتونو بزنید که بگید جنبش شکست خورده کور خوندین جنبش یعنی من و امثال من که دنبال حق و عدالت و آزادی هستیم پس تا ما هستیم این جنبش نیز هست .رمز پیروزی در استمرار و هدف مند بودن است .و میخوام بگم شکست یعنی اون قیافه های داغون شما ها و جلادای از خدا بی خبر توی این 8 ماه.
تازه این اولشه ببینید این جنبش توی این 8 ماه چه سرعتی داشته؟خدایی چندین برابر انقلاب قبلی بوده.ببینین از سال 42 تا 57 آنچنان اتفاقی نیوفتاده بود ولی تو این 8 ماه چی؟
تا تک تک ما ها هستیم این جنبش نیز هست.
سلام به رسای عزیز و…و تشکر بابت این مطلب باهالش:)
یه چیزی به دوستای جیره خور آمریکاییم(همون چندصد میلیون دلار های که آمریکا خرجتون کرد)
بگم:دوستان هرچی رو در و دیوار مستراح شعاربنویسید و سطل آشغال آتیش بزنیدوبریدتو حموم ودادبزنید ما بیشماریم خودتونبیشتر مسخره کردید.تووامثال تو اگر دنبال حق و عدالت بودید که
نمیرفتید و برای دفاع از مردم مظلوم اسراییل اونم تو روز قدس شعار نمی دادید.مگر امام حسین خورشید حق و عدالت نبود پس چرا تو ظهر عاشورا هیئت و حسینه آتیش زدید!مگر قرآ ن کلام حق خدا نبودکه آیات اون رو پاره کردیدو آتش زدیدو زیر پا له کردید !حتما شیخ بی کله فتوی داد بود که امروز من قرآن ناطقم.رمز پیروزی در استمرار و هدفمند بودن است ،نمی بینید که از ابتدای مسیر تا امروز جنبش چه رشدی کرده !شکست یعنی این التماس های شما ،اون دل های لرزانی
که از ترس مردم ساندویچ بدست جرات ابراز وجود نکردند.شکست یعنی اینکه امروز توو امثال تو حتی از جلوی کی بوردهاتون هم تکون نمی خورید و فقط نشستید و میگید لنگش کن!
امروز این ما هستیم که 31سال با تمام وجود این انقلاب رو چنان زنده نگه داشته ایم که هیچ نا اهلی توان ضربه زدن به اون رو نداره !هشت سال جنگ نابرابر نتوانست !چه برسد به هشت ما ه جنگ نرم!تا تک تک شما شما هستید جنبش نیرنگ و نفاق هم هست ولی یه سوال شما چند نفر هستیدو تو
کدوم سوراخ !آره شما بیشماریدولی وقتی در مخرج قرار گرفتیدصورتتون هرچه که باشه حاصلتون
صفره!
هنگامی که درشیپور های جنگ نواخته می شود مرد از نامرد مشخص می شود ،پس ای شیپور ها بنوازید+شهید چمران+
بابا خونوادت چه حالی میکنن که یه آدمی مثل تو رو دارن که صبح تا شب بهش بخندن!!!
D 😀 :D:
از کی تا حالا اسم بیت رهبری شده «مستراح» ؟
عزیزیم شما فیلم آتش زدن حسینیه و هیئت و پاره پوره کردن قرآن رو داری یا برات بزارم؟
ما که حاصلمون صفره؛ باشه.
ولی حاصل شما منفی چنده؟
عدد موهومیه؟ (i)
چی چیه؟
بگم؟ بگم؟
عقل ناقصی دارم؛ و دست چپ ناقابلی که در راه این انقلاب این هم چلاق می شود.
پ.ن: شما هم اگه … خوردی و به موسوی رأی دادی (و حالا پشیمونی)، ساندیستو بخور تا پایین بره.
ای مگس عرصه سیمرغ نه جولان گه توست
ارض خود می بری و زحمت ما می داری
خط ششم رو فکر کنم اشتباه کردید تو جمله بندی…..
امام حسین (ع) نه برای گریه من و شما و نه برای مراسم عزاداری به کربلا نرفت و به شهادت نرسید… ایکاش بجای این تهمت زدنها و اینگونه نگاه کردن به مسائل کمی به هدفی که امام حسین (ع) برای حرکت به سمت کوفه داشت فکر میکردید….
شمایی که دم از امام حسین (ع) میزنید….! آیا ریختن خون در ماه حرام رو اسلامی که امام حسین (ع) همه اعمالشان را زیر پرچم آن انجام داد آزاد کرده؟
قرآن آتش زدن رو که قرار بود بعد از تدوین و ساخت فیلمش پخش بشه که من به شخصه از پخشش بی خبرم ولی اگه بخواین لینک فیلم آتش زدن مسجد سنی ها (که در اون قرآن هم هست) موجوده همچنین لینک فبلم سنگ پرانی به شیشه های مسجد هم توسط نیروی بسیجی نما موجوده….
از طرف دیگم تا اونجا که از بزرگترها شنیدم شاه هر کاری کرد ولی در مسجد تخته نکرد….
شمایی که 31 ساله انقلاب رو با تمام وجود نگه داشته اید بهتر نیست کمی فکر کنید که چرا انقلابی که از دل مردم برخواسته اینهمه ناراضی درباره اداره امور کشور دارد؟ بجای پاک کردن صورت مساله با باتوم، گاز اشک آور، تهدید، ……….. بهتر نیست کمی فکر کنید و سعی کنید بفهمید کجای کار اشتباه بوده که به اینجا رسیده اید…..!
jumper عزیز من به شما علاقه مندم ولی به شما اطلاعات غلط دادن(ا.ن)
ببین تعداد ما رو میتونی از روی ترس حکومت و تعداد نیرو های امنیتی بدست بیاری.
22 بهمن مسیری رو که خودم دیدم براتون نقل می کنم.از میدان آریاشهر تا میدان آزادی در کنار خیابان هر 2 قدم یک مامور و سر هر خیابون هم یه دسته گارد تازه اونام از ترس ماها که عدهی قلیلی هستیم صورتاشونو پوشونده بودن حالا دیگه لباس شخصی ها و بسیج رو هم بهت تخفیف میدم.
یه مثلی هست میگن سگ رو چه بزنی چه بترسونی !!!!!
…عزیز منم به شما علاقه مندم ولی به شما اطلاعات غلط دادند(voa+bbc)
ببین تعداد شما رو روز 22بهمن به دست آوردیم شما ها خیلی شجاع ایدچون اون وقتی
که مردم تو صحنه هستندموش می شید و اثری ازتون نیست ولی مثلا تو ظهر عاشورا
که مردم عزادار در مساجد و حسینیه ها وهیئت ها دارند اقامه عزا می کنند شیر می شید
و میریزیدتو خیابونا و به هیچ کس وهیچ چیز رحم نمی کنید.
امروز به حدی از ترسو وحشت رسیده اید که تعبیرتون از مردم عادی شده لباس شخصی
خوب دیدی که تو سراسر ایران اسلامی اون روز پنجاه میلیون کیک وساندویچ بدست منتظر
تون بودند!
یه مثلی هست میگن سگ رو چه بزنی چه بترسونی (***)
یه مثل دیگی هم هست که میگه شما بیشمارید:دی
با تو ام و … ممنون از شما
چقدر خوب شد که دوستان مطلبی که کلمه منتشر کرد رو در اینجا قرار دادن(البته خلاف مرامنامه ولی دیگه عادی شده) به هر کسی که مشخص کنه یکی از جملات مطلب عینا در مطلب منتشره توسط کلمه درج شده جایزه نفیسی اهدا خواهد شد :دی
همونطور که میبینید مطلب ارسالی بنده به هیچ عنوان ربطی به مطلب کلمه نداره.نمیدونم کجاش رو دیدید که گفتید کپی پیست از کلمه است؟!(تعجب!) خدا رو شکر که خودتون جواب خودتون رو میدید :دی
((چه حالی میکنم بعضیا رو به حد انفجار برسونم :دی))
_________________________________________
«جامپر خطاب به رسا :یا توهم خودبزرگ بینی داری:دی
یا تو همون ریواردری که به جای اون جواب میدی
یا واقعا یه بچه ننه تخس نادونی!(قصدم توهین نبود لطفا این طوری برداشت نشه)»
آخ آخ آخ….پماد بدم خدمتتون؟
چندروز پیش
رسا:دوستی پس از فحش و ناسزاهای بسیار نوشته بود که “اگه به کپی پیسته رفقا رخصت بدن تا صافتون کنیم.”
رسا:در مورد این مطلب باید بگم که بله این مطلب حدود 40 درصدش گرداوری شده بود((مجموعه دلایلی که جنبش سبز پیروزه)) اما نه از کلمه.بلکه از یه سری وبلاگ و از خودم.
امروز
رسا: خوب شد که دوستان مطلبی که کلمه منتشر کرد رو در اینجا قرار دادن(البته خلاف مرامنامه ولی دیگه عادی شده) به هر کسی که مشخص کنه یکی از جملات مطلب عینا در مطلب منتشره توسط کلمه درج شده جایزه نفیسی اهدا خواهد شد :دی
همونطور که میبینید مطلب ارسالی بنده به هیچ عنوان ربطی به مطلب کلمه نداره.نمیدونم کجاش رو دیدید که گفتید کپی پیست از کلمه است؟!(تعجب!) خدا رو شکر که خودتون جواب خودتون رو میدید :دی
((چه حالی میکنم بعضیا رو به حد انفجار برسونم :دی))
****
حالا با هم ببینیم قضیه از چه قراربود:
چند روز پیش
جامپر خطاب بهریواردر:این حرفات کپی پیست قسمتهایی از یه مطلب طولانی تر باهمین عنوان در سایت کلمه بودچرا ذکر منبع نکردی بی مرام.اگه به کپی پیسته رفقا رخصت بدن تا صافتون کنیم.
راستی شما بیشمارید :دی
جامپر خطاب به رسا:خانم رسا همه سورپرایزت این بود!
امام صادق فرموده بود که خدا دشمنان مارا از احمف ترین افراد قرار داده است!
ولی با دیدن مطلب کپی پیست طولانی عینا بهم ثابت شدکه با چه (****)طرفیم
اینایی که گفتی چقدر به چشم آشنا بود،البته تی جی نیوز دستی طولانی در سرقت آثار
و اخبار و ذکر بدون منبع داره ولی اینبار مجموعه ای از کپی پست هارو یکجا اونم بااسم
رسا :دی آوردی. تی جی نیوزبامرام ooops
رسا امروز:آخ آخ آخ….پماد بدم خدمتتون؟
جامپر خطاب به رسا:حالابرو زندگی تو بکن.
_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _
“پ .ن جامپر به رسا :
یا توهم خودبزرگ بینی داری:دی
یا تو همون ریواردری که به جای اون جواب میدی
یا واقعا یه بچه ننه تخس نادونی!(قصدم توهین نبود لطفا این طوری برداشت نشه)”
آریوبرزن عزیز تشکر ویژه
سلام رسای عزیز!مطلبت عالی بود!منم باهاش موافقم!اگرچه ما 22بهمن اشتباهاتی داشتیم و باید رفعش کنیم ولی پیروز واقعی اون روز ما بودیم!
سلام رسای عزیز!
ولی پیروز واقعی اون روز ما بودیم!
اگر گفتید نکته این کامنت رویا چی بود!!!!
پشت صدای سخنرانی الف.ن
خطاب به رسای عزیز.
رسا جان در رابطه با مطلبت با اینکه به یه جاهاییش انتقاد دارم ولی با عمده ی اون موافقم (حالا می خواد از هر کجایی باشه)مهم اینه که برای نوشتنش زحمت کشیدی و این قابل تقدیر هست.
انشاالله هر روز نوشته هات پر بار تر وبهتر بشه.
نشانه ی تاثیر گذاری این نوشته هم باز خورد افرادی مثل jumper هست.
راستی در جواب jumper دوست عزیز مردم عادی باتوم و شوکر وگاز ندارن اونا لباس شخصی اند و کثیف ترین آدم های روی زمین اند.البته شاید برای امثال تو این افراد مردم عادی باشند چون ممکنه توام مثله اونا باشی؟؟؟؟؟
(***)
باتوجه به بند 5 مرام نامه كامنت شما تعديل گرديد
خداوند به انسان زبان عطا کرد تا به راحتی بگوید((پماد میخواهم!!!))
پماد بدم؟ :دی
میشه یه خوررده ازاون پمادت بدی
بدجوری سوختم اااا:دی
:دی
باید برم برات بخرم. خیلی واجبه؟ سوختگی درجه سه هست؟ :دی
واسه چی بخری از همونایی که خود استفاده می کنی هم خوبه!
:دیش یادم رفت
😀
(***)
كامنت شما با توجه به بند 27 و 6 مرام نامه ي تي جي نيوز تعديل گرديد.
تکراری و کپی پیست. پیگیری شود
می خوای کپی پیست شب اول قبر تورم بذارم !
:دی
سایت ضد انقلابی «بالاترین» که محفلی برای تبادل دیدگاه اعضای فرقه سبز شناخته می شود، سایت جرس را «اسب تروای» جمهوری اسلامی نامید.
بالاترین مدعی شده است که «سایت جرس ، تبدیل به اسب تروای حکومت در دل جنبش سبز شده است.»
:دی
حالاخانم رسا شما با بالاترین موافقی یا جرس!
خوب معلومه دیگه جرس !!!!!!!!!
هه هه هه
بالاترین هم مطالبی را که در سایت جرس منتشر می شود، «بر خلاف خواست و راه مهندس موسوی و مشی شیخ شجاع» دانسته و نوشته است که «جرس خود را به گونه ای سخیف ، علاقه مند جنبش و صدای رسانه ای آن معرفی کرده و به روشهایی زیرکانه، به تخریب اصول ما میپردازد. اصولی که مهندس بسیار بر آن ایستاده است.»
خوب با لطفی که دوستان به نوشته داشتن دیگه فکر کنم جای بحث و توضیحی با آقایون نمیمونه.
ولی در مورد بالاترین: همونطور که گفتم غوغاگری و معلول رو جای علت جا زدن از مهمترین حربه های آقایونه.
اما همه میدونن در بالاترین هزادان کاربر میتونن مطلب بذارن و این کاربران حتما مخالف نظام نیستند(اگر یه سر به اون مطالبی که دوستان ولایتمدار نوشتن- از فحش و ناسزا گرفته تا مطالب شبهه انگیز که یه نمونش همین مواردی که سان گفت – میبینید که دلیلی نداره بالاترین رو با چند تا مطلبی که معلومه کیا نوشتن و البته با شکست جنبش شروع میشه بشناسیم!
اگر بالاترین بد و ضد انقلاب بود شما چطور میتونید توش مطلب بذارید و با چه رویی مطلبی میذارید که رکورد منفی های بالاترین شکسته بشه؟!
اما بالاترین اینجور طراحی شده که مطلب + لینک مطلب باید حتما قرار بگیره تا انتشار پیدا کنه.یه وبلاگ دانشجویی هم اینکار رو کرد ولی نمیدونم چرا سایت رو جمع کرد.
در مورد اسب تروا همونطور که همه در جریان هستند و فقط شما نمیدونید طرحی بود که از جرس منتشر شد و بعد از شکست((طرح)) کسی که این طرح رو داد رسما عذر خواهی کرد. در مطلب نمیدونم گفتم یه نه ولی مقصر ما بودیم که از موسوی انتقاد کردیم و طرح دیگران رو عملی کردیم.همچنین باید بدونیم که اگر جرس یا کلمه یا هر سایت دیگه اسب تروای حکومت در دل جنبش بود پس این حملات چند باره (( که منجر به جمله سبزها به ارتش سایبری و داون شدن اون شد)) چی بود؟
نکته ای که میشه گفت اینه که ظاهرا کسانی که اول سایتی به نام والاترین (که نسخه ولایی بالاترین بود ) میزنند ولی به دلایلی(کمبود کاربر، کمبود دروغ . تهمت و…!) اون رو میبندند و چون نتونستن سایتشون رو حفظ کنند،این عقده رو تا آخرین نفس با خودشون دارن حمل میکنن.(راستی از والاترین چه خبر؟! :دی)
_______________________________________________
فکر کنم با کامنتهایی که امروز گذاشته شده معلوم میشه کی اهل کپی پیسته :دی
سبز باشید…
واقعا متاسفام برای کسانی که سیاست و دلسوزی برای کشور رو در حد کل کل و فحش و نا سزا پایین آوردن. وقتی سران یک مملکت با زبان فحش و قلدری حرف بزنند و به دیگران بد ترکیب، میمون، دوره گرد و خبیث میگوید و سعی میکنند خود را با این الفاظ تبرئه کنند ، از هواداران آنها چه انتظار؟
حتما از اون فحش و ناسزاهایی که داداش جامپر نثارت کرده بود!
ها
متوهم
شیزو فرنی
راستی بزغاله گوساله رو یادت رفت
(***)
كامنت شما با توجه به بند 27 و 6 مرام نامه ي تي جي نيوز تعديل گرديد.
به امید خدا پروژه های
ساندویچ هراسی
دلستر هراسی
پیتزا هراسی
پروژه محرمانه تی تاپ و…
در فاز مطالعات اولیه است در اولین فرست اوناروهم برای شفاف شدن بعضی
واقعیات ارائه می کنم
رسا توام اگر مردی چند تا از این پروژه هات و رو کن.:دی
😀
اب را گل نکنید شاید یه نفر داره خودش و پاره میکنه .ها ها ها
روی sunکلیک کن
mxx:دی
کلیک کن وبرو حالشو ببر:دی
خب منم یه مطلب می خواستم بفرستم واسه تی جی نیوز که به خاطر اختلال تو ارسال ایمیل نتونستم و اون رو همینجا می ذارم:
دوستان عزیز تی جی نیوزی از مدت ها قبل کامنت های من رو اینجا می بینن و می دونن که دو آتیشه طرفدار موسوی و جنبش سبز هستم. البته لازمه بگم خیلی از اشخاص و جریاناتی که خودشون رو به جنبش سبز چسبوندن رو اصلا» قبول ندارم. امروز نه تنها از ارادت من نسبت به مهندس موسوی کم نشده بلکه بارها اعلام کردم هر روز که می گذره به رایی که دادم بیشتر افتخار می کنم.
این حرف ها رو گفتم که برای بعضی از دوستان بعدها سوء تفاهم نشه و فکر نکنن عقاید بنده تغییر کرده.
روز 25 خرداد ماه جمعیتی میلیونی از سبزها به خیابان ها آمدند و دنبال رای خود بودند. آن روزها جریانات مخالف سعی در کوچک نمایی این حرکت عظیم داشتند و سعی کردند با قلب واقعیت به قول خودشان اوضاع را آرام کنند. اما دود این کم بینی اول از همه به چشم خودشان رفت و بسیاری از مشکلات پس از انتخابات ( و نه همه ی آنها ) به خاطر همین قلب واقعیت و توجیه های غیر منطقی بود.
روز 9 دی و 22 بهمن جمعیتی میلیونی به خیابان ها آمدند. در اولی برای محکومیت هتک حرمت ها در روز عاشورا و دومی برای نشان دادن اتحاد و همدلی ایرانیان. اگرچه بنده معتقدم این دو راهپیمایی عظیم در انحصار هیچ گروه و حزب خاصی نیست.
امروز متاسفانه باز هم شاهد قلب واقعیت هستیم. اما این بار نه از جانب مخالفان جنبش سبز بلکه از طرف طرفداران این جنبش. اگر گروهی انحصار طلب تظاهر کنندگان را در روزهای پس از انتخابات ناچیز – خس و خاشاک – قطره در مقابل دریای بی کران ملت – اراذل و اوباش و آشوبگر نامیدند امروز طرفداران جنبش سبز دست به همین کار می زنند اما جماعت تظاهر کننده در 22 بهمن و 9 دی را ساندیس خور- جیره خوار و … می نامند. در واقع خود ما سبزها که از نادیده گرفته شدن توسط عده ای دلخور بودیم امروز جمعیتی عظیم را نادیده می گیریم.
بنده بنا ندارم به چگونه آمدن این جمعیت به خیابان و انگیزه ی آنان اشاره کنم. ( که راجع به آن حرف های زیادی دارم ) قصد بنده از نگارش این مطلب تنها تذکر این نکته است که ما سبزها – که خود از اینکه حکومت جمعیت میلیونی ما را در 25 خرداد و در تظاهرات بعدی ندید و با قلب واقعیت در واقع به خود ضربه زد – نباید اشتباه حکومت را تکرار کنیم. ما نباید توجیه های غیر منطقی و بعضا» خنده دار کنیم و جمعیت مردم را نادیده بگیریم. به نظر بنده بهترین راه این است که واقعیت را بپذیریم و حرکات بعدی خود را بر اساس این واقعیت ها تنظیم کنیم و اشتباهات گذشته را تکرار نکنیم.
مطمئنا» شناخت اشتباهات گذشته و جانشین کردن منطق به جای احساس و شجاعت پذیرش واقعیت به جای کتمان آن باعث قدرتمندتر شدن جنبش نوپای ملت ایران خواهد شد
مرسی
من از همون اول به جانبداری نکردن بی چون و چرای تو و اینکه سعی داری
همیشه واقعیت رو بدون تعصب قبول کنی خوشم میومده.موفق باشی
*سبز باشیم.
سلام دوست خوبم علی رضا
خیلی خوشحالم کردی .منم با تمام وجود به نظر و عقیدت احترام می گذارم و از طرف خودم به
کسی این اجازه رو نمی دم که شما روتنها به خاطر داشتن سلیقه ای متفاوت محکوم ومتهم کنه .
شجاعت و انصاف وپرهیز از غرور و تعصب بیجا را شما یکجا داری و این خیلی خوبه. 🙂
بابیشتر قسمت های کامنت ای که گذاشتی موافقم.منم هیچ وقت جمعیت میلیونی روزهای اولیه
جنبش سبز رو رد نکردم حتی ماهیت و وجود این جنبش رو در ابتدای مسیرش کاملا مردمی
می دونم.اینکه گفتی خس وخاشاک ؛عده ای منافعشون در بی نظمی نظام جمهوری اسلامی بود
پس اومدند ودر اون فضای آشفته صحبت های احمدی نژاد رو تحریف کردند واز اون برای شعله
ور شدن آتش اعتراض استفاده کردند.یادمه میر حسین موسوی جایی گفت وقتی یک دروغ بزرگ
گفته بشه تعداد زیادی اونو باور می کنند ولی وقتی واقعیت مشخص شد و تکذیبیه ای صادر شد
دیگه درصد کمی هستند که باور کنند ااون خبر دروغ بوده.خاطرت هست تو اون روز های اول
بعد انتخابات که امت حزب الله برای محکوم کردن اغتشاشات بعداز انتخابات تو میدان ولی عصر
قرار شد تجمعی برگزار کند،و میر حسین از هواداراش خواست که برای جلوگیری از درگیری
در اون روز در هیچ راهپیمایی شرکت نکنندو حتی بارها صدا و سیما این روزیر نویس میکنه .
همون عده ای که گفتم منافعشون در بی نظمی بود (برای مثال خانم فائزه.ه)از این فرصت پیش
اومده استفاده کردوبرخلاف خواست میرحسین جمعیتی رو همزمان در میدان ونک جمع کردند و
پس از تحریک جمعیت رو به سمت صدا وسیما برد تا مثلا اونجا روتصرف کنند.وشد آنچه نباید!
شاید امروز که گذشت زمان گرد و غبار رو خوابونده بعداز 22بهمن عده ای متوجه این موضوع
شدند.ولی با کمی تامل و بصیرت این موضوع از همون اول هم مشخص بود.و به نظرمن این
موضوع رو مردم خوب درک کردند.
بعد گذشت فقط چند روزبعد انتخابات ابتکار عمل جنبش می افتد به دست اطاق فکرهای خارج از کشور وعملایک عده کفگیر خورده انقلاب میشن رهبران جنبش راه سبزو این صحبت چو می افته که اگر امروز میرحسین هم بکشه کنار ما کوتاه نمی آییم.از اینجاست ناخواسته میر حسین موسوی منزوی شده و اشتباهات جنبش شدت می گیره.دیگه جنبش رهبری واحد نداره وافرادونخبگان سیاسی مخصوصا یکی از کاندیداهای کم بصیرت ومعترض که از آرای باطله هم کمتر رای آورد،میشه صحنه گردان اعتراض و به خاطر حسن سابقه ای که در انقلاب داشته میشه حلقه وصل بسیاری از سناریوهای همون اطاق فکرخارج نشین،این میان میر حسین چونکه دیگه ابتکار عمل ازدستش خارج شده وبا دعوت به آرامش جنبش هم نمی تونه کاری ازپیش ببره و…
وقع ماوقع
میر حسین موسوی با اون سابقه سیاسی و …خواسته وناخواسته شده رهبر جنبشی که از ابتدای مسیرش خیلی دور شده و ازاعتراض به نحوه برگزاری انتخابات حال کارش به مخالفت با اصل
نظام و انقلاب کشیده.
درشب روز قدس نوری زاده شعاری با عنوان نه غزه ونه لبنان جانم فدای ایران رو پیش نهاد
میده و روز بعدشاهد جمعیتی هستیم که عینا این شعار رو تکرار کردو ثابت کرد که الان ابتکار
عمل در دست رهبران داخلی جنبش نیست چون مهدی .ک هم در اونجا حضورداشت واین در حالی بودکه همین مهدی .ک در اوایل انقلاب به خاطر تهدید نظامی اسراییل در سخنرانیی در سفر حج باعث به شهادترسیدن کلی زائر ایرانی شده بود(چطورمیشه موافق همچین شعاری باشه)
این بی بصیرتی از سوی جنبش سبز و رهبرانش تا جایی ادامه پیدامی کنه که یکی یکی اصول نظام ودرراس اون قانون اساسی بند بندمورد حمله معترضین قرار می گیره.نه غربی نه شرقی جمهوری ایرانی درست در مقابل اصل اول قانون اساسی مطرح میشه!!!باحمله به اسلامیت نظام باز هم این جنبش شاهدریزشی شدید میشه ومیر حسین منزوی تر از همیشه!
بعدکم کم کار به حدی پیش میره که دیگه مثل روز مشخص شده که این جنبش عملا در داخل هیچ ابتکاری از خودش نداره که هیچ این وسط پوششی شده برای عناصر معاند و منافق وضد انقلاب.
بنظر من در روز 9دی و 22بهمن همه ملت ایران پیروزو سر بلند از امتحان الهی شون بیرون آمدندوبزرگترین پیروزی جنبش سبز در روز22بهمن این بودکه عملاپی به اشتباهات خودش برد
واینکه امروز شاهدیم عده ای متوجه این موضوع شدند که خودشان بارفتار غلط میرحسین رو منزوی کردند: یعنی پیروزی!!!
خوب مطمئنا همون هایی که دیروز منافعشون درتحریف و تحریک مردم باالفاظی مثل و خس وخاشاک بود امروزهم برای تحقیر طرف دیگه از الفاظ مشابه کیک و ساندیس استفاده می کنند
دیروز نوری زاده ودیگرخارج نشینان دم به دقیقه برای تحریک احساسات معترضین میگفتن
خس وخاشاک امروز هم برای تحریک طرف دیگه میگن کیک وساندیس!مهم اینه که همه مردم
ایران 22بهمن فهمیدنددشمن واقعی ملت کیه!امیدوارم این بازگشت دوباره به میرحسین همراه بابصیرت جنبش باعث پیشرفت و سرافرازی این انقلاب باشه وهمه مردم با هر سلیقه مرامی در سایه وحدت و بصیرت ویک پارچگی این انقلاب رو به بهترین قله ها برسونیم.
پ.ن از دوست خوبم رسا برای پست تحلیلی شون و زحمتی که برای نوشتن و جمع آوریش صرف
کرده تشکر میکنم امیدوارم این رویکردرو تی جی نیوز و ما دوستان ادامه بدیم.
شرمنده ولی خداییش میشینید مطالب نوری زاده رو میخونید؟ من به عنوان یه منتقد (نه مخالف) نظام و دولت نمیشینم این چیزا رو بخونم اونوقت شما میشینی؟…….
همینا رو میخونید فکر میکنید جنبش سبز ضد نظامه یا دشمن انقلاب…. :دی
سلام داش حسین
یعنی برای شما مهم نیست بدونیدکه چرا توروز قدس عده ای از سبزها اومدندو
شعار نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران سردادند اونم در حضور آقای کروبی!
اصل ۱۱قانون اساسی
به حکم آیه کریمه «ان هذه امتکم امة واحدة و أنا ربکم فاعبدون» همه مسلمانان یک امتاند و دولت جمهوری اسلامی ایران موضف است سیاست کلی خود را بر پایه ائتلاف و اتحاد ملل اسلامی قرار دهد و کوشش به عمل آورد تا وحدت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جهان اسلام را تحقق بخشد.
منواقعا نمی تونمشمادرک کنم!
یعنی براتون مهم نبود و نیست سیاسیت های کلی و راهبردی جنبش مثل همینشعار بالا
روچه کسانی تبیین می کنند.
امیدوارم شعار مرگ بر جمهوری اسلامی
و مرگ بر اصل ولایت فقیه و
نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران
نه شرقی نه غربی جمهوری ایرانی
و….
ضدیت بانظام و قانون اساسی نباشه !
تا تعبیر شما از مخالفتو ضدیت چی باشه !
امیدوارم قصدتون ازاین حرفا شوخی باشه در غیر این صورت رفتار شما یک رفتار خودمتناقض است
:دی
من نظرم رو درباره نه غزه نه ….. قبلا گفتم میتونید مراجعه کنید ولی اگه لازمه دوباره بنویسم…..
برای من مهم نیست که چه کسی این سخن رو میگه…. بیشتر برام مهمه که چی میگه و در موردی که بدونم طرف مقابل حرف بی حساب کتاب میزنه، نه نمیرم دنبالش که ببینم چی میگه…. بیشتر ترجیح میدم از خرد خودم استفاده کنم تا پیرو کسی باشم که حرفهاش از نظرم غیر منطقیه…. حالا شما حرفهای یک خارج نشین رو میخواین بزارین به عنوان حرف ملت دیگه بحث فاصله تا قبر میاد وسط :دی
من چه قبلا و چه اینجا ابراز برائت خودم رو از دو شعار مرگ بر ….. ای که اول نوشتید اعلام کردم و میکنم!!! و تحلیم همانطور که گفتم در باره دو شعار بعد در تی جی باید موجود باشه ولی اگه بخواین تکرار مکررات میکنم….
منظورم از منتقد کسیه که با اصل موافقه و به نظرش باید اصلاحاتی صورت بگیره برای اصلاح اموری که در جریانه تا به ایده آل برسیم و مخالف کسیه که با اصل مخالفه و من با اصل نظام موافقم و نیاز مبرم میبینم به اصلاحاتی که بسیار ضروری حس میشود…..
من نمیدونم چی خود متناقضه ولی بعد از جملات شوخی :دی میزارم….
ممنون نینجا … چند نکته رو بد نیست بگم که نظر خود منه در مورد مطالبی که نوشتی:
1. ببین دوست من تو اصل این مطلب که اون روز احمدی نژاد با صحبتش مخالفان رو خس و خاشاک نامید که شکی نیست. البته همین که بعدش تکذیب میشه یعنی خودش هم راضی نبوده و معذرت خواهی کرده. اما بعد از اون هم که ببینی خیلی از طرفداران احمدی نژاد بدترین الفاط رو در مورد مخالفان به کار بردند که آخریش همون » بزغاله و گوساله » بود.
2. تو اینکه ابتکار جنبش افتاد به دست اونور آبی ها تا حدودی باهات موافقم. البته شعار نه غزه نه لبنان بزرگنمایی شد ( مثل حرکاتی که در روز عاشورا شد و بزرگنمایی شد و … ) … روز قدس عده ی کمی این شعار رو سر دادن که البته قبول دارم حرف موسوی یا کروبی نبود و حرف اونور آبی ها بود که بیانیه های این دو عزیز هم نشون میده که موافق این شعار نبودند.
3. متاسفانه بزرگترین مشکل جنبش سبز همین حرف مسخره ای بود که نوری زاده و تیمش به خاطر گرفتن ماهی از آب گل آلود راه انداختن که جنبش رهبر واحد نداره و همه رهبر هستند … نتیجه ی این حرف میشه هزار و یک مشکلی که برای جنبش به وجود آمد … از تندروی های بی جا گرفته تا حرکاتی که در عاشورا سر زد … من از همون ابتدا هم می گفتم بهترین مسیر رو خود موسوی به ما نشان میده و اگر به حرف های موسوی گوش می دادیم چه بسا امروز خیلی موفق تر می بودیم.
فقط میتونم بگم فوق العاده بود…….
این درسته که جنبش سبز طرفداران زیادی داره ولی از طرف دیگم مخالفان زیادی هم داره (که علت بوجو اومدن مخالفتشون بحث خیلی مفصل تری داره) و نمیشه اونها رو در نظر نگرفت…. درستشم همینه که جامعه ای تک قطبی نداشته باشیم و سعی کینم با وجود اختلاف نظر با یکدیگر کنار بیایم و زندگی کنیم….. (خوبه میخواستم هیچی اضافه نگم و این همه روده درازی کردم :دی)
کاش همه مثل شما به قضیه صحیح نگاه می کردند
خیلی خوب می شد شمارو اینجا بیشتر می دیدیم.
درکل احسنت به شجاعتت
دست مریزاد علیرضای عزیز
جانا سخن از زبان ما میگویی!
این یک واقعیته! اینکه ما از اول هم قرارمون بر این بود که با هم، کنار هم و برای هم زندگی کنیم! با انتخاب چیزهایی مثل کیک و ساندیس و هزار جور دیگه، نشون میدیم که حتی حاضر نیستیم طرف مقابل رو قبول کنیم! و اگه فرض کنیم سبزها دموکراسی میخوان، کی میتونه بگه این شروعیه برای این راه؟! و کی میتونه این اطمینان رو بده که همزیستی مسالمت آمیز رو یاد میگیریم!
باید بتونیم رشد کنیم! چون این شعارمونه! نه اینکه دیگران رو پایین بیاریم و بگیم بزرگیم!
به امید روشن شدن ضمیرمون و افکارمون
ممنون از علیرضا. مطلبت عالی بود(حداقل از مال من بهتر بود :دی)
ولی در مورد یه قسمتهایی باید نظرم رو بگم:
«سبزها جماعت تظاهر کننده در 22 بهمن و 9 دی را ساندیس خور- جیره خوار و … می نامند.»
راستش قبلا حسین هم اینو روشن کرده بود. ولی باز هم توضیح میدم.
وقتی میگیم با ساندیس و… نباید به ظاهر جمله نگاه کرد.چون این در واقع در قالب یه مثل شده.مطمئنا کسی به خاطر ساندیس 200 تومنی نمیاد! ولی وقتی یه جمعیت به قول شما عظیم که باز هم روی آوردنشون بحث هست، میاد تو خیابون و آزاده که بگه مرگ بر …(مثلا بزغاله و گوساله!) و تشییع جنازه راه بندازه و پوستر توهین آمیز بزرگی از سران اصلاحات درست کنه و کاریکاتور بکشه و در تجمعات قبلی عکس پاره کنه و چند بار به حسینیه حمله کنه – نه با ساندیس، حتی با آب خنک – ازشون پذیرایی میشه. در عوض تظاهر کنندگان سبز، شعار رای من کجاست دادن بوی باروت گرفتن، اومدن کشتار 18 تیر رو محکوم کنن، روز دانش آموز و دانشجو و سه قطره خون رو گرامی بدارن، بوی نم زندان گرفتند. پس این یه تمثیله و خوب آقایون رو خیلی عصبی کرده و تحت فشار گذاشته.
در روز 9 در عکسهایی که بعضا بچه های سبز گرفته بودن نشون میداد که جمعیتی پس از شعارها و گلو پاره کردن ها عکسهای حاکمیت و دولت رو زیر پا انداخته بود و داشت ساندیس میگرفت! اگر کسی هم خواست عکس رو میذارم. اما از این حرفها که بگذریم و به همون جنبه درونی این جمله توجه کنیم، خبرهایی موثق اومد که کارمندان رو وادار کردند تا در این تظاهرات شرکت کنن، دانش آموزان را به اردوی تظاهرات بردند و رضایت نامه صادر کردند(عکس رضایت نامه موجوده) اینها همه به کنار پارچه نوشته هایی که نشون میداد هر گروه از کدوم مدرسه و یا اداره هست رو همه دیدیم. فردای اون روز هم تمام امتحانات کنسل شد. خوب اسم اینا چیه؟
امیدوارم کافی باشه :دی
سبز باشید…
اما موافقم که باید طرف مخالف خودمون رو قبول کنیم
رسا جان من رو چند تا از نکاتی که تو مطلبت آورده بودی تاکیید میکنم :
1)اعتماد به مهندس موسوی به عنوان یه رهبر باید برای ما کاملا جا بیفته.
2)متاسفانه ما به اشتباه منتظر یک اکسیون بودیم و خدار و شکر که این اکسیون به وقوع نپیوست . اگر این اکسیون عملی میشد شک نکنید با توجه به مختصات اجتماعی و فرهنگی ایران حتما دوباره شاهد حکومت مفسد و دیکتاتوری مانند جمهوری اسلامی بودیم. من به شخصه اعتقاد دارم ما به جای انقلاب باید به دنبال اصلاح باشیم.
3)به نظرم باید خیلی اصولی کار کنیم.به صورتی که کار حزبی رو سرلوحه قرار بدیم.سندیکاهای دانشجویی ، کارگری … میتونند ما رو خیلی زودتر و کم هزینه تر از اون که فکر می کنیم به خواسته هامون برسیم.
4)باید سواد سیاسی و تاریخیمون رو بالا ببریم . و هیچوقت فروپاشی شوروی رو فراموش نکنیم ، حزب کمونیست در شوروی در هر راهپیمایی ،همایش ،مراسم… قادر بود نزدیک به 20 میلیون عضو ثابت رو وارد تجمع کند.آیا جمهوری اسلامی 1/1000 این قدرت و سازماندهی رو دارد؟!!!
*من چند شب پیش رمانی رو خوندم به نامه «میرا» که نوشته ی کریستوفر فرانک هستش.داستان شباهت هایی به رمان 1984 داره. شنیدم این کتاب ممنوع الچاپ شده مطالعه این رمان رو به دوستان توصیه میکنم.و اگر در توانم بود دوست دارم یک مطلب در مورد این رومان و شباهت های اون به زندگی اجتماعی خودمون در ایران بنویسم.
با تشکر از رسا عزیز
سبز باشید…
Click to access mira.pdf
لینک دانلود کتاب میرا نوشته کریستوفر فرانک
ممنون از آریو. از دیشب تا حالا منتظر بودم :دی
معمولا هر انقلابی که ایجاد میشه دیر یا زود تبدیل به دیکتاتوری میشه و سقوط میکنه. چون وقتی حکومتی تغییر میکنه بالطبع همه به فکر سهمشون میافتن و تجزیه طلبیها شروع میشه (به دلیل ضعف و نوپا بودن حکومت)
هر کشوری که اصلاحات انجام داده الان هیچ مشکلی نداره ولی معدود کشورهایی هستن که تغییر حک.مت دادن و الان هیچ مشکلی ندارن.بنابراین نه تنها من بلکه اکثریت جنبش به این حرف شما اعتقاد دارن(همون حرفی که میرحسین از اول میگفت ولی مردم…)
فردی روشن فکر (از لحاظ دولت) در 22 بهمن!!! ببینید حتما :
لینک دانلود :
http://www.4shared.com/file/223640939/f7270043
شهابالدین طباطبایی آزاد شد
رئیس ستاد 88 کشور بعد از تحمل بیش از هفت ماه حبس، از زندان آزاد شد.
شهاب الدین طباطبایی، از اعضای جبهه مشارکت و رئیس ستاد ۸۸، (ستاد جوانان حامی موسوی و خاتمی) روز چهارشنبه ۲۸ بهمن پس از هشت ماه بازداشت، برای مرخصی ۵ روزه از زندان آزاد شد
استعفای رئیس ستاد 88 از حزب مشارکت
عضو سابق جبهه مشارکت که در حوادث پس از انتخابات دستگیر شده بود و روز گذشته به مرخصی آمده است تاکید کرد که هرگونه نقل قول غیر مستقیم از وی معتبر نیست.
شهاب طباطبائی که در انتخابات ریاست جمهوری مسوولیت ستاد 88 را بر عهده داشت، در گفتوگو با ایلنا اظهار داشت:ستاد 88 ستادی مربوط به انتخابات ریاست جمهوری بوده است و به دلیل کارکرد انتخاباتی آن بعد از 22 خرداد ماه موضوعیتی ندارد و اطلاق این عنوان در حال حاضر بیمعناست.
وی ضمن تشکر از دوستان خود گفت : هرگونه اظهار نظر و موضع معتبر از طریق شخص بنده خواهد بود و نقلقولهای غیر مستقیم فاقد اعتبار است.
طباطبائی همچنین در پاسخ به سوالی در مورد فعالیت آینده جبهه مشارکت گفت: از عضویت در شورای مرکزی جبهه مشارکت استعفا دادهام و اطلاعی از این مسئله ندارم.
منبع رجا نیوز
آیتالله طاهری: کسانی که از امام راحل ضربه خوردند، بپاخواستهاند تا امام زدائی نمایند
چه بسا کسانی که از حضرت امام(ره)ضربه و سیلی خوردند مخصوصا آنانکه در چهره تحجر و تقدس بودند و هیچگاه دل خوشی از آن مرحوم نداشتند و اغراض گوناگونی دارند و به تمام معنا بپاخواسته تا اینکه امام زدائی نمایند و چهره مقدس او را مخدوش و یاران واقعی اش بکلی مطرود و از صحنه بیرون و آنچه را که خواستند بخاطر شهرت و قدرت بر سر انقلاب و امام و فرزندان و یاران او بیاورند.
نقض مرامنامه و چندتا از بنداش
روی سان کلیک کنید
تا تقلب گسترده در 22بهمن و ببینید
اصلاحات بر اساس قانون اساسی چمهوری اسلامی ایران بهترین راه یعنی استفاده از ظرفیتهای نهفته قانون اساسی
این عکس جالبه حتما ببینید :
جمهوری اسلامی ایران*
برگزاری دادگاه روزنامه های همشهری، صدای عدالت، خبر و اقبال در ۱۶ اسفند
دادگاه رسیدگی به اتهامات مطبوعاتی مدیران مسئول روزنامههای همشهری، صدای عدالت، خبر و اقبال ۱۶ اسفند در شعبه ۷۶ دادگاه کیفری استان تهران به تصدی قاضی سیامک مدیر خراسانی و با حضور هیئت منصفه دادگاه مطبوعات برگزار میشود.
بر اساس این گزارش، شاکیان پروندههای مدیران مسئول همشهری، خبر و صدای عدالت مدعیالعموم و شکات خصوصی هستند و در مورد روزنامه اقبال مدعیالعموم شاکی است.
مدیرمسئول روزنامه همشهری در این پرونده متهم به افترا و مدیر مسئول صدای عدالت متهم به تشویق افراد به ارتکاب اقدام علیه امنیت کشور است.
همچنین مدیر مسئول روزنامه خبر متهم به نشر مطالب خلاف واقع و افترا و مدیر مسئول روزنامه اقبال متهم به نشر مطالب خلاف واقع است.
نقض مرامنامه
روی سان کلیک کنید
عیادت بیت امام (ره) از علی کروبی
کلمه: دیروز تعداد بسیاری از چهره های سیاسی به عیادت علی کروبی فرزند مهدی کروبی که در روز بیست دوم بهمن بازداشت و بشدت مورد شکنجه نیرو های موسوم به بسیج و گارد ویژه نیروی انتظامی قرار گرفته بود رفتند.
به گزارش سحام نیوز، در این دیدار آقایان سید یاسر خمینی فرزند دوم مرحوم حاج احمد اقا، تعدادی از افراد بیت حضرت امام، عبداله نوری، غلامحسین کرباسچی، اسحاق جانگیری، قدرت اله علیخانی، سراج، و تعدادی دیگر از شخصیت های سیاسی حضور داشتند.
همچنین خانم فاطمه هاشمی و آقای یاسر هاشمی از علی کروبی عیادت کردند.
برای بار سوم با حذف رنگ «سبز» پرچم ایران، «آبی» شد
کلمه: روز گذشته در نشست خبری رئیس دولت حاضر برای بار سوم رنگ سبز پرچم جمهوری اسلامی ایران «آبی» شد.
به گزارش کلمه، نخستین بار این تغییر عجیب رنگ سبز پرچم ایران در مراسم تودیع و معارفه مدیرعامل ایرنا رخ داد. برای بار دوم در مراسم دیدار اعضای ستاد دهه فجر با محمود احمدی نژاد، بنر نصب شده در دکور برنامه به شکل غیرمتعارفی پرچم کشورمان را به تصویر کشید که رنگ سبز از آن با ظرافت خاصی حذف شده و رنگ آبی آسمان بر آن غلبه کرده بود و بار سوم هم در برنامه ای خبری که رئیس دولت در آن حضور داشت این اتفاق تکرار شد.
این سه اتفاق که پشت سر هم در برنامه هایی که اتفاقا رئیس دولت حاضر در آن شرکت داشته این تصور را ایجاد می کند که گویی قصد دولت حذف رنگ سبز از پرچم ایران است.
این موضوع در حالی توهین به کشورمان حساب می شود که واکنشی را در بین دولتیان ایجاد نکرد .
در فصل دوم اصل هجدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، «پرچم رسمی ایران به رنگهای سبز و سفید و سرخ» معین شده و رنگ سبز نماد آرمان های والای اسلام است.
عکس :
روی سان کلیک کن
تا عمق فاجعه معلوم بشه.
نقض مرامنامه
سحام نیوز توسط گروه چینی ایرانی نشان دیگری مثل ارتش سایبری به نام سان آرمی هک شد
http://www.sahamnews.org
ایمیل این گروه راهزن این است Sun.Army@Asia.com
دقت کنید :
ASIA.COM این سروریست چینی که برای کاربران چینی سرویس می دهد این هم سوتیشون بود .
واقعا چقدر از پول بیتلمال صرف داد به ایت=ن گرورهای چینی می شود؟!
چقدر خرج فیلترینگ و گرفتن تکنولوژی آن از چین می شود؟
چقدر خرج خریدن رادیوهای پارازیت از چین برای فرستادن پارازیت به روی ماهواره ها می شود؟
چه آسیبهایی که به مرمد بی گناه از صدقه سر ای پارازیتها وارد نمی شود !!
sun واقعی منم نه اونا
نامردا پولی نمیدن که
عوضش کوپن دادن
واقعا چقدر از پول بیتلمال صرف دادن به این گرورهای چینی می شود؟!
چقدر خرج فیلترینگ و گرفتن تکنولوژی آن از چین می شود؟
چقدر خرج خریدن رادیوهای پارازیت از چین برای فرستادن پارازیت به روی ماهواره ها می شود؟
چه آسیبهایی که به مرمد بی گناه از صدقه سر ای پارازیتها وارد نمی شود !!
مردم*
رو سان کلیک کن
این یکی و تو باید ببینی
لیست بلند بالای اسرای سبز اوین
فعالان دانشگاهی
دانشجویان
> بهزاد آذرهوشنگ – فارغ التحصیل مهندسی عمران از دانشگاه انوشیروان بابل
> کاوه آزادی – از فعالان دانشجویی دانشگاه آزاد خرم آباد و نیز عضو ستاد تبلیغاتی مهدی کروبی
> ایمان ابراهیمی – از اعضای انجمن اسلامی دانشکده مهندسی دانشگاه آزاد مشهد
> علیرضا ابوفاضلی – دانشجوی دانشگاه علم و صنعت
> نادر احسنی – فعال دانشجویی
> نفیسه اصغری – دانشجوی کارشناسی ارشد مهندسی شیمی دانشگاه شریف
> مرتضی ایزدی – فعال دانشجویی و عضوستاد 88 استان گیلان
> اسماعیل ایزدی خواه – از فعالان سابق دانشجویی
> محسن بیات – دانشجوی دانشگاه آزاد مشهد
> اردوان تراکمه – فعال چپ دانشجویی و فرزند یونس تراکمه نویسنده و منتقد ادبی
> بهار تراکمه – فرزند یونس تراکمه نویسنده و منتقد ادبی
> حمید تمدنی – دانشجوی دانشگاه آزاد مشهد
> گلناز توسلی – دانشجوی دانشگاه آزاد دانشکده هنر تهران مرکز
> امیر ثابت مقدم – دانشجوی دانشگاه مشهد
> مهدی جعفری – دانشجوی مدیریت دانشگاه فردوسی مشهد
> موسی جلالی خواه – عضو شورای عمومی انجمن اسلامی دانشگاه بابل
> مصطفی حسین زاده – دبیر فرهنگی شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشگاه بابل
> علی خجسته – دانشجوی دانشگاه آزاد مشهد
> محمدعلی رفیعی – عضو دبیر سیاسی انجمن اسلامی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران
> امیر رمضانی پور – عضو شورای عمومی انجمن اسلامی دانشگاه بابل
> یاشار دارالشفایی – دانشجوی جامعه شناسی دانشگاه تهران
> آرشام دامغانی – دانشجوی دانشگاه مشهد
> تارا سپهری فر – دبیر انجمن اسلامی دانشگاه شریف
> هادی سجادی – دانشجوی اقتصاد دانشگاه فردوسی مشهد
> مرتضی سیمیاری – فعال دانشجویی
> علی شاهینی – دانشجوی دانشگاه گیلان
> سینا شکوهی – فعال دانشجویی، عضو دانشجويان و دانش آموختگان ليبرال و عضو ستاد شهروند آزاد
> فواد شمس – فعال دانشجویی
> روح الله صحرایی – دانشجوی دانشگاه علم و صنعت
محمد جعفر طهماسبی – فرزند وزیر مستعفی احمدی نژاد و عضو انجمن اسلامی دانشکده فنی دانشگاه تهران
> وحید عابدینی – عضو اسبق انجمن دموکراسی خواهان دانشگاه تهران
> نوید عابدینی – دبیر سابق انجمن اسلامی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران
> پیمان عارف – فعال دانشجویی و عضو شورای دفاع از حق تحصیل
> مهدی عربشاهی – دبیر تشكیلات دفتر تحكیم وحدت
> فرشاد عزیزی – مسئول ستاد 88 دانشگاه آزاد مشهد
> احسان علایی فر – عضو شاخه جوانان جبهه مشارکت گلستان
> ميلاد فدايي – فعال دانشجويی دانشگاه آزاد تهران جنوب
> فرهاد فرنود – عضو انجمن اسلامی دانشگاه شریف
> علیرضا فیروزی – فعال دانشجویی
> حمیده قاسمی – دانشجوی کشاورزی واحد ابوریحان دانشگاه تهران
> حسين كيا روستا – دانشجوي دانشگاه آزاد كرج و عضو ستاد كروبي در كرج
> مهدیه گلرو – فعال دانشجویی و عضو شورای دفاع از حق تحصیل
> علی لطیفی – دانشجوی دانشگاه مشهد
> البرز محبوب خواه – از اعضای سابق شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه خواجه نصیر
> علی مطهری – دانشجوی اقتصاد دانشگاه فردوسی مشهد
> علی معموری – دانشجوی دانشگاه آزاد مشهد
> احسان میرسعیدی – عضو شورای صنفی دانشکده کامپیوتر دانشگاه امیرکبیر
> معین مین باشی – دانشجوی دانشگاه آزاد مشهد
> امیر مقدم – دانشجوی دانشگاه آزاد مشهد
> سیامک نادعلی – دبیر سابق انجمن اسلامی دانشگاه خرم آباد و از فعالان سیاسی استان لرستان و عضو ستاد تبلیغاتی مهدی کروبی
> ضیاء نبوی – دانشجوی ستاره دار و سخنگوی شورای دفاع از حق تحصیل
> مسعود نصیری – از فعالان دانشجویی شهر خرم آباد
> امین نظری – فعال دانشجویی و عضو دفتر تحکیم وحدت
> مصطفی نیلی – فعال حقوق بشر و دانشجوی رشته حقوق
> محمد امین ولیان – عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پایه دامغان
> سورنا هاشمی – فعال دانشجویی
> نیلوفر هاشمی آذر – دانشجوی معماری دانشگاه تهران
> بهاره هدایت – عضو دفتر تحکیم وحدت
> مهران هدشی – دانشجوی دانشگاه مشهد
اساتید
محمد صادق ربانی – استاد دانشگاه
زندانیان سبز
> رامين ابراهيمي – دانشجوی ترم اول عمران دانشگاه خواجه نصیر
> حامد اصغر پور(تايید نشده)
> امير امير انتظامي(تايید نشده)
> زهرا بهرامی – تبعه هلند
> مجيد پور عابد(تايید نشده)
> صفورا تفنگچی ها
> پیمان چالاکی
> نازنین حسن نیا – دانشجو
> سيد عليرضا حسيني(تايید نشده)
> محسن حكيمي(تايید نشده)
> كمال حيدر دوست(تايید نشده)
> احسان خانی – دانشجوي دانشگاه نجف آباد
> ابوالحسن دارالشفایی
> کاوه دارالشفایی
> علي ذوالانوار(تايید نشده)
> فرزانه زینالی – از حامیان مادران عزادار
> منصور ساعتچی – فرهنگی بازنشسته
> اشكان سعيدي (تايید نشده)
> سمیه عالمی پسند
> مصطفي عرب(تايید نشده)
> حمید رضا قاسم پور نجف آبادي(تايید نشده)
> سحر قاسم نژاد
> توران کبیری
> فرشيد كريمي(تايید نشده)
> محمدحسين محسنی – دانشجوی مکانیک دانشگاه تهران
> فرامرز محمدی
> حسين محمودي – دانشجوي پزشکی
> بهرام موسيوند(تایید نشده)
> پیمان مهدیان
> شاهین میری – دانشجوی پزشکی دانشگاه تهران
> عارف ناصري(تايید نشده)
> سید ظهور نبوی
> مهری نبوی
> امیر نصيري
>آرين نظام آبادي(تايید نشده)
> ابراهيم نوحی – دانشجوي دانشگاه علم و صنعت
> روژان نوريان(تايید نشده)
> مهدي واعظي(تايید نشده)
> مهسا يداللهي رضوي(تايید نشده)
نزدیکان و مشاوران میرحسین موسوی
> امیر ابوطالبی – از نزدیکان علیرضا بهشتی
> اردشیر امیرارجمند – مشاور حقوقی میرحسین موسوی
> مسعود آقایی – عضو ستاد بازسازی خرمشهر در دولت موسوی
> محمد باقریان – مشاور میرحسین موسوی
> قربان بهزاديان نژاد – رييس ستاد انتخاباتی
> رضا رزاقی – عضو کمیته حقوقی ستاد مرکزی انتخاباتی
> یاسر طهراني – عضو دفتر میرحسين موسوي
> علی عرب مازاد – مشاور اقتصادی ميرحسين موسوی
> محسن عموزاده خلیلي – از اعضای ستاد 88
> مهدی فروزنده پور – مسئول دفتر میرحسین موسوي
> شمس الدین عیسایی – معاونت ستاد میرحسن موسوی
> فرشاد مومنی – مشاور اقتصادی میرحسین موسوی
> محمد صالح نقره کار – خواهر زاده دکتر رهنورد
> اصغر خندان – پاسدار بازنشسته و یکی از فعا لین ستاد
نزدیکان مهدی کروبی
> عسکریان – از جانبازان جبهه و جنگ
> احمد عنبرنژاد – از جانبازان جبهه و جنگ
> اردوان قرائتی – از اعضای ستاد
> علی کروبی – فرزند مهدی کروبی
اعتماد ملی
> جهانبخش – از اعضای حزب اعتماد ملی و انجمن اسلامی دانشکده حقوق دانشگاه آزاد مشهد
سازمان دانش آموختگان ایران (ادوار تحکیم وحدت)
> رشید اسماعیلی – عضو شورای سیاستگذاری
> آصف حاجی زاده – از فعالان تبریز
> احمد زید آبادی – دبیرکل سازمان دانش آموختگان ایران
> سلمان سيما عضو كميته سياسي سازمان دانش آموختگان ايران و عضو شوراي سياست گذاري ستاد شهروند آزاد
> علی ملیحی – مسئول روابط عمومی و سایت ادوار تحکیم وحدت
> عبدالله مومنی – سخنگوی سازمان دانش آموختگان ایران
کارگزاران
> جهانبخش خانجانی – سخنگوی وزارت کشور در دولت اصلاحات
> هدایت آقایی
مجاهدین انقلاب اسلامی
> فیض الله عرب سرخی – عضو شورای مرکزی
> علی قلی تبار – رییس سازمان مجاهدین انقلاب در استان گلستان
> احمد کیقبادی – عضو سازمان مجاهدین انقلاب در گرگان
> بهزاد نبوی – از اعضای ارشد سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی
مشارکت
>احمد احمدپور – عضو مجمع مدرسین حوزه قم و شورای مرکزی جبهه مشارکت منطقه قم
> سید مصطفی تاج زاده – عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت، عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ، معاون سیاسی وزیر کشور در دولت خاتمی
> عبدالله رمضان زاده – قائم مقام دبیرکل جبهه مشارکت ایران اسلامی، سخنگوی دولت دوم سیدمحمد خاتمی
> داوود سلیمانی – عضو شورای مرکزی و نماینده مردم در مجلس ششم
ابراهیم شریف پور – عضو جبهه مشارکت و از فعالان ستاد موسوی در بانه
> محسن صفایی فراهانی – عضو شورای مرکزی و رئیس هیات اجرایی جبهه مشارکت ایران اسلامی و نماینده مردم تهران در مجلس ششم و رییس اسبق فدراسیون فوتبال
> شهاب الدین طباطبایی – عضو شورای مرکزی ، رئیس ستاد 88 کل کشور
> مهدی گيلانی – عضو شاخه جوانان و نایب رئيس ستاد ۸۸ خراسان رضوی
> اروجعلی محمدی – فرماندار سابق تبریز
> مهدی محمودیان – عضو کمیته اطلاع رسانی
> محسن میردامادی – دبیرکل جبهه مشارکت ایران اسلامی ، نماینده مردم تهران و رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس ششم
> آذر منصوری – معاون سیاسی دبیرکل جبهه مشارکت ایران اسلامی ، منتخب مردم ورامین در شورای شهر اول این شهر
> حسین نورانی نژاد – رئیس کمیته اطلاع رسانی جبهه مشارکت ایران اسلامی
> سعید نورمحمدی – عضو شاخه جوانان
فعالان ملی مذهبی و نهضت آزادی
> عباس پوراظهری – عضو جنبش مسلمانان مبارز تبریز
> لیلا توسلی – فرزند محمد توسلی عضو شورای نهضت آزادی
> سارا توسلی – فرزند محمد توسلی عضو شورای نهضت آزادی
> امیر خرم – عضو دفتر سیاسی و شورای مرکزی نهضت آزادی
> امیرخسرو دلیر ثانی – عضو جنبش مسلمانان مبارز
> صدری نیا – از فعالان ملی مذهبی تبریز
> فرید طاهری – عضو شورای نهضت آزادی
> سیدرضا طباطبایی – فعال ملی مذهبی
> غفار فرزدی – عضو نهضت آزادی تبریز
> خسرو قشقایی – عضو نهضت آزادی
> مهدی قلی زاده – عضو نهضت آزادی
> حسام کاویاری – فعال ملی مذهبی
> محسن محققی – عضو نهضت آزادی
> مهدی معتمدی مهر – عضو نهضت آزادی
> محمود نعیم پور – عضو نهضت آزادی
> ابراهیم یزدی – دبیرکل نهضت آزادی
جبهه ملی
> عیسی خان حاتمی – عضو شورای مرکزی
مستقل
> حمید بارچیان – از رزمندگان دفاع مقدس
> محب حسینی – مداح اهل بیت در استان گیلان
> حسین رفعتی – فرماندار سابق گرگان
> حشمت اله طبرزدي
> محمد جواد مظفر – مدیر انتشارات کویر
> محمد ملکی – اولین رییس دانشگاه تهران پس از انقلاب
وکلای دادگستری
هشت تن از وکلای دادگستری در بازداشت به سر میبرند که اسامی آنها رسما اعلام نشده است
> مریم قنبری – وکیل پایه یک دادگستری و فعال زنان
فعالان مدنی و حقوق بشری
> الهام احسنی – فعال حقوق کودک
> رضا اکوانیان – از فعالا مدنی یاسوج
> محمد اکوانیان – از فعالا مدنی یاسوج
> حسن اکوانیان – از فعالان مدنی یاسوج
> سما بهمنی – فعال حقوق بشر
>سعید جلالی – از اعضای کمیته گزارشگران حقوق بشر
> سعید حائری – از اعضای کمیته گزارشگران حقوق بشر
> مهرداد رحیمی – از اعضای کمیته گزارشگران حقوق بشر
> مریم ضیاء – فعال حقوق کودک
> محمد غزنویان – فعال حقوق کودک
> پریسا کاکایی – از اعضای کمیته گزارشگران حقوق بشر
> سعید کلانکی – از اعضای کمیته گزارشگران حقوق بشر
> کوهیار گودرزی – از اعضای کمیته گزارشگران حقوق بشر
> نازنین فرزانجو – از اعضای مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران
> ماه فرید منصوریان معمار – فعال محیط زیست
> سعیده میرزایی – فعال حقوق کودک
> شیوا نظرآهاری – از اعضای گزارشگران حقوق بشر
> بابک نظری – فعال حقوق کودک
فعالان زنان و اعضای کمیپین یک میلیون امضا
> مهسا جزینی – روزنامه نگار و از اعضای کمپین
> سمیه رشیدی – دانشجوی ستاره دار و از اعضای کمپین
> مازیار سمیعی – روزنامه نگار و فعال دانشجویی و عضو کمپین
> مریم کریمی
> پروین کهزادی
> سمیه مومنی – روزنامه نگار و از اعضای کمپین
فعالان کرد
> سیوان اداک – عضو شورای مرکزی جبهه متحد کُرد
> دارا حسینی – دبیر و از اعضای شورای مرکزی اتحادیه دمکرانیک دانشجویان کُرد
> مختار زارعی – عضو شورای مرکزی جبهه متحد کُرد
> خلیل شهبازی – عضو شورای مرکزی جبهه متحد کُرد
> کاوه قاسمی کرمانشاهی – فعال حقوق بشر و از اعضای سازمان حقو بشر کردستان، از اعضای کمپین یک میلیون امضا و همچنین سازمان ادوار تحکیم وحدت
> آزاد لطفوری – عضو شورای مرکزی جبهه متحد کُرد
فعالان کارگری
> علیرضا ثقفی – فعال کارگری و عضو کانون نویسندگان ایران
> رضا رخشان – فعال کارگری و مسئول روابط عمومی سندیکاری کراگران شرکت نیشکر هفت تپه
جامعه بهاییان
> افشین ایقانی – از بهاییان سمنان
> اشکان بصاری – از بهاییان تهران
> ماریان جعفری – از بهاییان تهران
> بهفر خانجانی – از بهاییان سمنان
> علاء الدين (نيکي) خانجاني – فرزند جمال الدين خانجاني یکی از هفت مدیر جامعه بهایی
> لوا خانجانی – نوه جمال الدین خانجانی
> رومینا ذبیحیان – از بهاییان تهران
> احمد روحانی – از بهاییان تهران
> فرید روحانی – از بهاییان تهران
> ژینوس سبحانی – منشی کانون مدافعان حقوق بشر و کانون مشارکت در پاکسازی مین
> هوتن سیسانی – از بهاییان تهران
> ابراهیم شادمهر – از بهاییان تهران
> زاوش شادمهر – از بهاییان تهران
> آرتین غضنفری – از بهاییان تهران
> پیام فناییان – از بهاییان تهران
> بابک مبشر – داماد لوا خانجانی
> نیکاو هویدایی – از بهاییان تهران
نویسندگان و هنرمندان
> مهرانه آتشی – عکاس هنری
> رضا خندان – یکی از دبیران کانون نویسندگان ایران
> بنفشه دارالشفایی – مدرس موسیقی
> جمیله دارالشفایی – فیلمنامه نویس
> خلیل درمنکی – منتقد ادبی
> مجید غفاری – همسر مهرانه آتشی
> شاهین فضلی – فعال مدنی و دانشجویی و منتقد سینما
> نیلوفر لاری پور – ترانه سرا
> ملودی محمودی – آهنگ ساز
> رضا نجفی – مترجم
فعالان مطبوعاتی
> ساسان آقایی- روزنامه نگار و فعال سیاسی
> بهمن احمدی امویی -روزنامه نگار و نویسنده کتابهای «اقتصاد سیاسی جمهوری اسلامی «و» مردان جمهوری اسلامی چگونه
> علی محمد اسلامپور ، سردبیر نشریه نوای وقت کرمانشاه و وبلاگر قصر نیوز
> شیوا نظرآهاری – عضوکمیته گزارشگران حقوق بشر
> مهسا جزینی – دانشجوی ستاره دار، خبرنگار روزنامه ایران شعبه اصفهان و عضو کمپین یک میلیون امضا
> امیر حسین فتوحی، وب نگار و دانشجوی محروم از تحصیل دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان
> علی ملیحی – خبرنگار و از فعالین دانشجویی دانشگاه آزاد
> علی کلايی – فعال حقوق بشر و وبلاگ نويس که آزاد شده با سپردن وثيقه ۵۰ ميليون تومانی
> نعیمه دوستدار- روزنامه نگار، شاعر و نویسنده
> حمید مافی – روزنامه نگار، وب نگار و فعال اجتماعی قزوین
> محمد غزنویان – روزنامه نگار و فعال اجتماعی قزوین
> مهندس فؤاد صادقی – مؤسس سایتهای «بازتاب» و «آینده نیوز».
> علی حكمت – روزنامه نگار – دختر علی حکمت مهسا حكمت آزاد شد
> وحید پوراستاد – روزنامه نگار روزنامه فرهیختگان با سابق همکاری در روزنامه های سلام،مناطق آزاد،هم میهن، مشارکت، نوروز، یاس نو، اقبال ،بهار، اعتماد ملی
> محمد پور عبدالله – وب نگار و فعال دانشجویی
> علی رضا ثقفی- روزنامه نگار و سردبیر ماهنامه راه آینده و عضو تحریریه نقد نو
> مزدک علی نظری، روزنامه نگار دربند و سردبير سايت خبرنگاران صلح ، هفته پیش آزاد شد
> رضا تاجیک -روزنامه نگار و فعال ملی مذهبی
> بهرنگ تنکابنی – سردبیر مجله نخصصی موسیقی «فرهنگ و آهنگ» – فرزند لیلی فرهاد پور
> نوشین جعفری – خبرنگار بیست و دو ساله سرويس ادب و هنر روزنامه اعتماد
> کوهیار گودرزی – فعال حقوق بشر ، وبلاگ نویس ، روزنامه نگار، دبیر کنونی کمیته گزارشگران حقوق بشر، از برنامه سازان بخش حقوق بشر رادیو زمانه، عضو کمیته حقوق بشر سازمان ادوار تحکیم وحدت و از دانشجویان اخراجی دانشکده مهندسی هوافضا دانشگاه صنعتی شریف
> علي مليحي – عضو شوراي سياستگذاري و مسئول روابط عمومي سازمان دانش آموختگان ايران(ادوار تحکيم وحدت)
> احمد جلالی فراهانی – دبیر سرویس اجتماعی خبرگزاری مهر یک روز پس از اخراج از خبرگزاری مهر در ۱۷بهمن بازداشت شد
> عدنان حسن پور – سردبیر هفته نامه آسو به زبان کردی محکوم به اعدام، بیشتر از ۳ ساله در زندان است
> محمد جواد حصاری – عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی و رئیس شاخه خراسان حزب اعتماد ملی
> محمد داوري – فعال صنفی – مدنی و سردبير سحام نيوز( سايت رسمي حزب اعتماد ملي) وثیقه ۲۰۰ میلیون تومانی صادر شده و او قادر به پرداخت این مبلغ نبود و همچنان پس از گذشت ۵ ماه در بازداشت است
> امیر صادقی- عکاس خبری روزنامه فرهنگ آشتی و فعال در سایت های تهران ۲۴ و تهران لایونیز
> حسن ظهوری – خبرنگار ارشد حوزه میراث فرهنگی
> خلیل درمنکی – نویسنده و منتقد ادبی
> احسان مهرابی – خبرنگار پارلمانی روزنامه اعتماد ملی و فرهیختگان
> مصطفی دهقان – روزنامه نگار حوزه اجتماعی تعدادی از نشریات
> مهرداد رحیمی – وبلاگ نویس، فعال حقوق بشر، فارغ التحصیل کارشناسی ارشد حقوق بین الملل و عضو کمیته گزارشگران حقوق بشر
> زينب کاظم خواه – خبرنگار خبرگزاری دولتی
> سمیه مومنی – روزنامه نگار و فعال کمپین یک میلیون امضا
> اکبرمنتخبی، روزنامه نگار با سابقه قدیمی در روزنامه های شرق، هم میهن، همشهری و مجله شهروند امروز
> مختار زارعی – روزنامه نگار و تحلیلگر سیاسی و عضو شورای مرکزی جبهه متحد کرد، ۱۰ دی
> رضا رفیعی فروشانی- روزنامه نگارآزاد، متهم به جاسوسی و دریافت ۴ هزار درهم، به ۷ سال تعزیری و ۵ سال تعلیقی محکوم شد
> امیر حسین فتوحی – وب نگار و دانشجوی پزشکی محروم از تحصیل.
> احمد زیدآبادی – روزنامه نگار و تحلیلگر سیاسی اصلاح طلب و دبیرکل سازمان ادوار تحکيم وحدت (دانش آموختگان ایران اسلامی) محکوم به ۵ سال زندان
> عیسی سحرخیز، از چهره های فعال سیاسی و مطبوعاتی ، مدیرکل مطبوعات داخلی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دوران اصلاحات و از بنیانگذاران انجمن دفاع از آزادی مطبوعات ایران
> امید سلیمی – خبرنگار عکاسی نشریه نصف جهان در اصفهان
> احمد زيدآبادي
> مسعود باستاني
> مازیار سمیعی – فعال دانشجویی و همکار ماهنامه توقیف شده نقد نو و عضو کمپین یک میلیون امضا
> فواد شمس – فعال دانشجويی ، وبلاگ نويس و روزنامه نگار
> سعید متین پور- فعال حقوق بشر و روزنامه نگار آذربایجانی، محکوم به ۸ سال زندان
> مهرداد رحيمی -فعال سياسی- مدنی، وب نگار وعضو کمپین یک میلیون امضا فارغ التحصيل کارشناسی ارشد حقوق بين الملل ، قائم مقام کميته دفاع از حقوق شهروندی ستاد مرکزی مهدی کروبی
> کاوه قاسمی کرمانشاهی – فعال پیشگام حقوق بشر در کردستان و ایران
> امید منتظری – شاعر و روزنامه نگار، فرزند مهین فهیمی
> کیوان صمیمی – فعال ملی و مذهبی و مدیرمسول نشریه توقیف شده «نامه» و عضو شورای مرکزی «انجمن دفاع از آزادی مطبوعات»
>اروین صداقتکش – پژوهشگر موسیقی، و یکی از نویسندگان مجله تخصصی موسیقی فرهنگ و آهنگ
> نوشين جعفري – خبرنگار سرويس ادب و هنر روزنامه اعتماد
> لیلی فرهادپور – نویسنده،روزنامه نگار و فعال زنان
> علی محمد اسلامپور – سردبیر نشریه نوای وقت کرمانشاه
> مرتضی کاظمیان – فعال سیاسی ، روزنامه نگار و عضو شورای مرکزی کانون دفاع از آزادی مطبوعات
> پریسا کاکانی – وبلاگ نویس، فعال حقوق بشر و عضو کمیته گزارشگران حقوق بشر
> محمد صدیق کبودوند – رئیس سازمان حقوق بشر کردستان و سردبیر نشریه پیام مردم – محکوم به ۱۱ سال حبس تعزیری بازداشت۱۰ تیر ماه ۱۳۸۶
> روزبه کریمی – روزنامه نگار ،دانش آموخته کارشناسی ارشد حقوق بشر و عضو سازمان دانش آموختگان ایران
> نادر کریمی جونی – سردبیر و روزنامه نگار نشریاتی چون «گزارش، فکر، جهان صنعت، و سیاست روز». محکوم به ۱۰ سال حبس تعزیری. نادر به دلیل درصد بالای جانبازی در جنگ نیازمند رسیدگی مداوم پزشکی دارد
> نیلوفر لاری پور – شاعر، ترانه سرا و خبرنگار نشریه چلچراغ
> مجتبی لطفی – جانبازان شیمیایی در دوران جنگ ایران و عراق .روحانی وب نگار ، عضو تحريريه و سرپرست روزنامه هاي توقيف شده خرداد و فتح و عضو شوراي سردبيري هفته نامه توقيف شده آوا و سايت تعطيل شده نقشينه که اتهام نشر اكاذيب و فعاليت عليه نظام و افشاي اسرار نظام، محکوم به سه سال و ده ماه زندان از سوی دادگاه ويژه روحانيت شهر قم
> سید مسعود لواسانی – روزنامه نگار و وبلاگ نويس
> سعید لیلاز – روزنامه نگار اقتصادی و عضو هئیت سردبیری تحریره روزنامه سرمایه
> حمید مافی – وب نگار و فعال اجتماعی، دبیر سیاسی روزنامه فرهنگ آشتی، مقالات او همچنین در روزنامه های اعتماد، اعتماد ملی، کارگزاران نیز منتشر می شد
> جواد ماهزاده داستان نویس و روزنامه نگار ، نویسنده رمان « لبخندت را از من نگیر»
> محمد نوری زاد – روزنامه نگار ،مستند ساز و کارگردان تلویزیون
> رضا نوربخش سر دبیر روزنامه فرهیختگان و مدیر مسئول سایت خبری جمهوریت، محکوم به ۵ سال حبس تعزیری
> حسین نورانی نژاد – رئیس کمیته اطلاع رسانی جبهه مشارکت ایران اسلامی
> شیوا نظر آهاری – فعال حقوق بشر، سخنگوی فعلی کمیته گزارشگران حقوق بشر ، فعال حقوق کودکان کار، عضو کمپین یک میلیون امضا، روزنامه نگار، وبلاگ نویس، و از دانشجویان محروم از تحصیل
> کیوان مهرگان – شاعر ، روزنامه نگار و دبیر سیاسی ضمیمه اعتماد
> امید مهرگان – نویسنده، مترجم و روزنامه نگار حوزه اندیشه و همکار گروه اندیشه
> محمد رضا مقیسه – روزنامه نگار و سردبیر مجله پرتیراژ بیست ساله ها در حوزه جوانان و نیز عضو کمیته پیگیری امور بازداشت شدگان و آسیب دیدگان حوادث پس از انتخابات
> بدرالسادات مفیدی – روزنامه نگار و دبیر انجمن صنفی روزنامه نگاران
> مهدی محمودیان – فعال حقوق بشر و روزنامه نگار اصلاح طلب
البته شاید نام های زیادی از قلم افتاده و یا برخی آزاد شده باشند. در تکمیل لیست همدیگر را یاری دهیم و فراموششان ننماییم.
به امید آزادی تمامی زندانیان سیاسی
منبع: http://behsan.blogfa.com
نقض مرامنامه
روی سان کلیک کنید …
رسا مرسی از تحلیلی که کردی.بار مفیدی داشت.
*سبز بمانیم.
خواهش میکنم. ممنون از شما
سبز باشید…
دوستان مطلبی نوشته بودند که چرا میگید ساندیس و…؟ با نگاه کردن به این عکس یاد چه چیزی می افتید؟(روی رسا کلیک کنید…)
نظام مقدس وقتی ادعا میکند در شهرستان ۱۷۰هزار نفری «سرباز»، در کمتر از سه ماه، ۲۶هزار نوجوان ۱۳ساله به عضویت بسیج درآورده، منظورش همین کودکان است.
منبع:وبلاگ بیهنام
پی نوشت از رسا: در روز 13 آبان، تو کوچه پس کوچه های محدوده تظاهرات و مدارس نزدیک به اونجا، این چیزها دیگه برامون عادی شده بود. حالا این که باتوم پلاستیکیه ولی 13 آبان باتوم فلزی و گلوله های اشک آور هم دست این کودکان دیده میشد!
روی سان کلیک کن.
این یکی و حتما کلیک کن!
تقلب از اینم بزرگتر
رسا مرسی از مطلبی که نوشتی خیلی کامل و مفید بود و در کل با همه چیزایی که نوشتی موافقم…… این یک درس بزرگ برای خیلیها بود که بجای گوش کردن به سخنان رهبر جنبش (هرچند که این جنبش رهبری متمرکز به عنوان شخصی خاص ندارد و رهبر آن مردم داخل ایرانند) به سخنان کسانی که حتی در اینجا نیستند تا از شرایط آگاه باشند، چون برخی کاربران بالاترین که در پی سود بردن به نفع خوداند، گوش میسپارند…. (البته توهین به کاربران بالاترین محسوب نشه….. ولی بعضی هاشون فکر نکنم حتی ایران رو تا به حال دیده باشند)
فقط یک چیزم بگم اینی که نوشتی بیشتر حالت اینو داره که جنبش سبز یک جنبش ضد نظامه….. ذکر این نکته رو ضروری دیدم که یک یادآوری بکنم که جنبش سبز یک جنبش مردمی برای اعاده حقوق اولیه شهروندی خود مطابق با قانون اساسی کشور و دستورات دین مبین اسلامه….
یه چیز دیگه هم که به نظرم رسید اینجا جاش باشه بگم اینه که باید یک فکری هم کرد برای اطلاع رسانی در شهرستانها…. قصد توهین ندارم ولی به شدت خرافاتی عجیب و غریب دارند در بین مردم برخی شهرستانها رواج میدن که فاجعه هستش…. یکی از معضلات جنبش اطاع رسانی حقایق به مردمیه که به رسانه اینترنت دسترسی ندارند…..
همین
سلام داش حسین
منم باتذکرت موافقم اصلا یکی از دلایل ضربه خوردن جنبش سبز همین بود
که عده اینطور القاکردندکه این جنبش در مقابل نظام و قانون قرار داره!!!
که نداره!….. یکی از لطمات جنبش که از یک نقطه قوت اون ناشی میشه اینه که هرکسی با هر مرام و عقیده ای (که برای خود اون شخص محترمه) میتونه عضو جنبش باشه… این یک نکته قوت که همون جذب اکثریتی میشه و اشکالش اینه که عده ای این وسط سعی میکنند با استفاده از این خاصیت جنبش در اون نفوذ کرده و اهداف خودشون رو به نتیجه برسونند که علت اصلی اون هم این بود که دولت فضای انتقاد رو بست و محدودیت اطلاع رسانی برای منتقدین خود بوجود آورد که حاصل اون اینیه که میشه دید و اون چیزی نیست جز سوء استفاده برخی از این محدودیت اطلاع رسانی و رساندن اهداف خود تحت قالب جنبش سبز به مردمی که به منابع موثق جنبش دسترسی ندارند و در آخر هم این میشه که از یک طرف نظام میبینه که داره به اسم جنبش سبز بر علیهش توطئه میشه و از طرف دیگه مردمی هستند که این تصور براشون پیش میاد و با توجه به محدودیتهای جنبش برای اطلاع رسانی و توانایی پاسخ به مطالب افراد افراطی که میتونند مطالب خودشون رو آزادانه منتشر کنند، به جنبش صدمه میخوره…….
دوستان عزیز من یه مدتی نبودم الان رفتم نمره هامو چک کنم اون درسی که حذف کرده بودم برام صفر رد کرده و تو معدل هم حساب شده. جریان چیه؟ برای شما هم اینجوریه آیا؟ باید چی کارش کرد؟
حسین جان سلام و ممنون
اتفاقا خیلی سعی کردم اسمی از نظام نیارم(شاید یک یا دو بار) و بیشتر به کاستی ها و درسها زوم کنم. اگر هم اینطور نشون میده باید روشن کنم: جنبش سبز جنبشی مدنیست و به دنبال حقوق خود.در این برهه زمانی اکثریت جنبش به دنبال اصلاح هستند نه انقلاب. چون همیشه بعد از دگرگونی سیاسی، انتقامها شروع میشود،ارعاب و فرارها و… که همه نمونه هاش رو دیدیم و شنیدیم…
سبز باشید…
شعری از ایرج میرزا به مناسبت سپندارمذگان و روز زن:تصویـــــــــر زن
بر سر در کاروانسرایی/تصویر زنی به گچ کشــیدند/ ارباب عمایم این خبـر را/از مخبر صادقی شنیدند/گفتند که واشریعتا ، خلق/روی زن بی نقاب دیدند/آسیمه سر از درون مسجد/تا سر در آن سرا دویدند/ایمان و امان به سرعت برق/می رفت که مومنین رسیدند/این آب آورد ، آن یکی خاک/یک پیچه ز گل بر او بریدند/ناموس به باد رفته ای را/با یک دو سه مشت گل خریدند/چون شرع نبی از این خطر جست/رفتند و به خانه آرمیدند/غفلت شده بود خلق وحشی/چون شیر جهنده می جهیدند/بی پیچه زن گشاده رو را/پاچین عفاف می دریدند/لب های قشنگ خوشگلش را/مانند نبات می مکیدند/بالجمله تمام مردم شهر/در بحر گناه می تپیدند/درهای بهشت بسته می شد/مردم همه می جهنمیدند/می گشت قیامت آشکارا/یکباره به صور می دمیدند/طیر از و کرات و وحش از جحر/انجم ز سپهر می رمیدند/این است که پیش خالق و خلق/طلاب علوم رو سفیدند/با این علما هنوز مردم/از رونق ملک نا امـــیــــــدنـــــد
چشم هاتو خوب بشور تا ببینی کار کیا به کپی پیست کشیده
این کامنت محتوای پورنوگرافی داره :دی
نقض مرامنامه
نمیدونستم شعر رو هم باشید سانسور کرد(شاید هم سانشور!)
آب نباته من!:دی
agha hala ke gmail ro bekhatere 22bah bastand hame karam ru hava hast.
ye ki 1 rahe halle khub eraye bede….
mar 30
با بعضی نرم افزارها میشه
میتونی از تولبار بشکن وب استفاده کنی
ولی از نظر امنیتی توصیه نمی شه
سروش: جنبشسبز شامل غيردينداران، چپها و انجمنحجتيه هم میشود
محتشمي: طرف مقابل ما انجمن حجتيه است
تاکید سروش بر حضور انجمن حجتیه در جنبش سبز در نوع خود قابل توجه بود. چه آنکه پیشتر محتشمیپور که ید طولایی در طرح عنوان موهن «فرقه مصباحیه» دارد، با متهم کردن جریان مقابل گفته بود:«من به طور مشخص میتوانم از جریان انجمن حجتیه نام ببرم که پشت سر تمام فتنههایی که رخ داده این انجمن را میبینم(!)»
lمنبع رجا نیوز
آخرين تئوريهاي فيلسوف لمپن
نظريه ولايت فقيه آیتالله خميني از ابتدا غيراخلاقي بود
فقه جعفري محدودتر از آن است كه از آن قانون استخراج كرد
اظهارات سروش در حالي بيان مي شود كه در انتخابات گذشته، وی از مهدي كروبي حمايت كرد و كروبي نيز در يكي از سخنانش اين فيلسوف لمپن را حامي كيفي خود دانست. همجنين از اعتراض موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني به اين اتهام خبري در دست نيست
منبع :رجانیوز
مهدیهاشمی ماننديكشهروند دردادگاه حضوريابد
انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه شاهد در نامه ای خطاب به مهدي هاشمي رفسنجاني آورده است ؛ به عنوان شهروند در كشور حاضر شويد و اگر قرار بر گزاري دادگاه و يا محكمه اي بود به مثابه يك شهروند در آن دادگاه حاضر شويد و از حقوق خود دفاع كنيد.
به گزارش برنا، دانشجويان دانشگاه شاهد در نامه اي خطاب به مهدي هاشمي از وي خواسته اند تا بنابر ادعاي شهروند عادي بودنش به ايران بازگردد و براي پاسخگويي به اتهاماتش در دادگاه شركت كند.
آخ آخ آخ!
بازم سان متوهم شد زد تو خاکی
نقض بیش از 5 بار مرامنامه توسط سان
لطفا پیگیری شود.
(بعید میدونم اشعار هم به سانسور احتیاج داشته باشه! آقایون ظاهرگرا هستن.با صلاحدید تی جی اگر اون شعر نا مناسبه،بخشهای نامناسب رو ویرایش کنید.)
تفیسیر بند های مرامنامه باتی جی نیوزه
پس فضولی موقوف
توصیه میکنم بندهای 3 و 9 رو هم مطالعه کنید
دعوا خانوادگیه میشه شما وارد نشی گلم!
نه. مطابق بندهای 3 و 12 مرامنامه!
لطفا شمام به بند 13پایبند باش
کدوم بند منشور حقوق بشرو میگید؟
گردانندگان و خوانندگان و کاربران تی جی نیوز موظفند به تمامی موارد مطروحه در منشور حقوق بشر سازمان ملل که در سال 1948 میلادی مصوب شده احترام بگذارند و آن ها را زیر پا نگذارند.
خب الان من کدوم بند منشور حقوق بشر رو زیر پا گذاشتم؟
کدوم بند ؟
همون بند!
بند 13 مرامنامه میگه به منشور حقوق بشر پایبند باشید….
من کدوم بند این منشور رو نقض کردم؟
افتاد؟
همون بند:دی
:دی
نه!
مثل اینکه واقعا زده به سیم آخر
اینقدر زود خودتو تابلو نکن. اینطوری میفهمن سوختگی چقدر حاده!
اون پمادت و نگه دار برا چارشنبه سوری
بازم لازمت میشه :دی
طرح: نه اسلام نه ایران جانم فدای شمیران
روی سان کلیک کن:دی
رو سان کلیک کن..
رو سان کلیک کن:دی
راحتتر نیستید لینک رجافیوز رو بزارید؟
خداییش خیلی بیکار شده این رجافیوز که اینچنین خودش رو به سخره میگیره….. :دی
روی سان کلیک کن؟
فکر کنم اینطوری بهتره…. دیگه لازم نیست هی مطالب رجا رو کپی کنید…. اگه کسی خواست رو اسمتون کلیک میکنه….
پاسخ هاي قاطع جواد لاريجاني به كريستين امانپور:
20بسيجي و 13 شهروندعادي در اغتشاشات كشته شدند
شيرين عبادی به زبانی شبیه کاخسفید صحبت میکند
ببین نینجای سبز عزیز
تمام تقصیرها رو که نمیشه گردن خرافات و عوامل بیرونی انداخت.
یه نگاه به این کامنتها بکن ببین تندروهای طرف شما چه ها که نکردن. از انواع فحش و اتهامات واهی گرفته تا نقش قانون و حتی مرامنامه
شما با اینها موافقی؟
* نقض قانون
ببین آب نبات من اگه بامن مشگل داری چرا پای دیگران و وسط میکشی
رفتار من انعکاس رفتار خودته
اینو بفهم!کند رو
برادر سان از شما می خوام تو در حین کامنت گذاری ادب را رعایت کنی.
یه خورده با شخصیت باش 😦
تا می تونی بحث حاشیه ای نکن
در کل هوشییار باش همیشه پرگویی به ضرر آدم تموم میشه.
منظورت و از خرافات متوجه نمی شم!
در مورد تند خویی وتندروی دوستان قبلا نظرم و گفتم.
من به شخصه طرف مقابلم روچون فقط سلیقه وطرز تفکر
متفاوتی داره لایق اینهمه بد و بیراه نمیدونم.
شایدشماهم یه کم مقصر بودید ولی در کل همون توصیه معروف خودتون رو می کنم
جوابشو ندید تا کبودشه!
دیگه اینکه چون سان از دارو دسته نینجاهاست مسئولیت برخورد با ایشون هم
باخود برادر نینجاست شما می تونی این اعتراض تو برای برادر نینجا ایمیل کنی
یا اینکه اگر من تونستم مستقیم به ایشون اطلاع میدم.این نکته روهم بگم که ما نینجا ها
به طور مستقیم با هم در تماس نیستیم وفقط از طریق برادر نینجا همدیگررو می شناسیم.
موفق باشی
ninja.army2@yahoo.com
ninja.army@rocketmail.com
num213@yahoo.com
رسا ی عزیز من به عنوان یکی از اعضای گروه نینجا بابت رفتار ناصحیح
دوستمون سان از شماعذر می خوام و ازتون انتظار دارم با رفتار و الفاظ
مودبانه و مهربون اون را از این رفتار خشن پشیمون کنید.
شهید مطهری می نویسد:
امیرالمؤمنین با خوارج در منتهی درجه آزادی و دموکراسی رفتار کرد. او خلیفه است و آنها رعیتش; هرگونه اِعمال سیاستی برایش مقدور بود اما او زندانشان نکرد و شلاقشان نَزد و حتی سهمیه ی آنان را از بیت المال قطع نکرد، به آنها همچون سایر افراد مینگریست. /خوارج در همه جا در اظهار عقیده آزاد بودند/ و حضرت خودش و اصحابش با عقیده با آنان روبرو می شدند و صحبت می کردند، طرفین استدلال می کردند، استدلال یکدیگر را جواب می گفتند. شاید این مقدار آزادی در دنیا بی سابقه باشد که حکومتی با مخالفین خود تا این درجه با دموکراسی رفتار کرده باشد. می آمدند در مسجد و در سخنرانی و خطابه ی علی(ع) پارازیت ایجاد می کردند خوارج در نماز جماعت به علی اقتدا نمی کردند زیرا او را کافر می پنداشتند.
منبع: مجموعه آثار جلد 16(چاپ هفتم)- فصل جاذبه و دافعه علی(علیه السلام)- بخش دموکراسی علی(ع) – صفحه311
حالا هی ما بیایم ادعای اینو بکنیم که حکومت اسلامی داریم و پیرو امام علی (ع) هستیم….. ولی ایشان کجا و ما کجا؟
از صحبتهای شما این طور برداشت میشود که خودتان هم بالاخره قبول کردید که جزء دسته خوارج هستید . ( نسبی گرایی آزاد)!!!!
اما جهت روشن شدن موضوع باید بگویم این نوع برخورد حضرت مربوط میشد به زمانی که خوارج به محاربه روی نیاورده بودند. پس از خروج مسلحانه آنان بود که برخورد امیرالمومنین نیز شکل سخت به خود گرفت و واقعه نهروان به وقوع پیوست.
عین این موضوع همین الان در حال اجرا است
روزنامه های شما و تئوریسین هایتان هرچه خواستند در این چندین سال گفته اند و هنوز هم فعال اند وکسی هم به آنها کاری نداشته و ندادرد اما زمانی که خروج علیه امنیت ملی را شروع کردید، پیروی از حضرت علی (ع) وقایعی نظیر نهروان را به وجود می آورد.
البته فکر نمیکنم میخ آهنین در سنگ فرو رود
جهت تنویر افکار عمومی است نه پاسخ به منافقین و خوارج .
1. در مثال مناقشه نیست و در ضمن من رفتار امام(ع) رو با خوارجی که از دین خارج بودند رو زدم چه برسه به مایی که در راستای دفاع از آرمانهای همان اسلام معترضیم… به هر جهت این متن رو چند شب پیش خونده بودم گفتم که بقیم به مراتب حال خودشون اندرزی بگیرند…..{یه زمانی امام حسین (ع) رو هم مرتد از دین اعلام میکردند…. (هی من نمیخوام یسری مسائلو باز کنم مگه میزارید….)}
2. اگه اشتباه نکنم حتی خوارج هم در ماه حرام خون بر زمین نمیریختند
3. میشه اسم سه تا روزنامه اصلاح طلب نام ببرید که شامل تفاسیر شما میشوند؟
4. از این به بعد یادمان باشد راه رفتن در خیابان، امر به معروف و نهی از منکر، گفتن الله اکبر، درخواست رسیدگی به شکایت، خواستن احترام به رای، اعتراض به تورم بالا، اعتراض به توهین و مسخره کردن مسائل دینی، گفتن مرگ بر دیکتاتور، شکایت از بیکاری، اعتراض به مسائل کهریزک، صحبت از 18 میلیارد گم شده، اعتراض به بخشیدن خاک وطن به کشورهای دیگه (مثال دریای خزر رو هنوز کسی برای من روشن نکرده) و ………… به قول شما محاربه هستش؟
5. میدونستید ایران بزرگترین زندان خبرنگاران شناخته میشه؟ تئوریسینهای ما شاید آزادی بیان داشته باشند ولی متاسفانه آزادی پس از بیان ندارند….
6. حتی هنگامی که خوارج در مقابل امام علی (ع) صف آرایی میکنند امام (ع) باز هم سعی در هدایت آنها با گفتار دارد… من چنین چیزی رو از ابتدای این مسائل به یاد ندارم بجز مواردی کمتر از انگشتان یک دست که به مخالفان اجازه بیان نظراتشون داده بشه چه برسه به اینکه باهاشون بحث بشه و سعی در قانع کردنشون کنند….
7. اگر مسلمانی اینه که زن و بچه مردم رو تو خیابون بزنی و تو ماه حرام خون بر زمین بریزی و به خدای یگانه و یکتا که از مسلمانی بیزارم… ولی به همان خدا مسلمانی این نیست و نبوده…..
8. میخ آهنی شاید در سنگ فرو نره ولی آب روان میتونه همون سنگ رو سوراخ کنه
9. افکار عمومی رو با تهمت و پاسخهای غیر واقعی تنویر نمیکنند
10. همین
درمورد روزنامه های اصلاح طلب و اصولگرا:
اگر رویه های سیاسی نشریات را ملاک قرار دهیم و به دودسته اصولگرا و اصلاح طلب تقسیم کنید ، به یک نابرابری مطلق می رسید
شما برای خواندن 16 صفحه، آن هم فقط یک روزنامه اصلاح طلب بهار 500 تومان می پردازید
ولی برای خواندن 70 صفحه روزنامه های اصولگرا 500 تومان می پردازید (کیهان 16 صفحه 100تومان، جوان 20 صفحه 100 ت ، ایران 28 صفحه 100 ت ، وطن امروز 16 صفحه 200 ت)
اگر یک آمار سرانگشتی بگیرید به نکات جالب می رسید
شما برای خواندن 74صفحه روزنامه های اصلاح طلب باید 2200 تومان بدهی (روزنامه اعتماد 20 صفحه 600 توما، ن آرمان 500 ت ، بهار 16 صفحه 500 ت ، آفتاب یزد 12صفحه 300ت ، و مردم سالاری 12 صفحه 300 ت)
شگفت انگیز اینجاست که شما اگر 200 تومان بیشتر دهی 48 صفحه روزنامه اصولگرا میخوانید (رسالت 20 صفحه 100 تومان ، جام جم 28 صفحه 100 تومان)
ولی برای خواندن روزنامه اصلاح طلبان باید 300 تومان بدهی و فقط می توانید 12 صفحه روزنامه اصلاح طلب( میانه رو) ابتکار را دریافت کنید!!؟؟
روی صحبتم با علیرضا هست
در مورد اینکه جنبش سبز رهبر و یر نداره : اتفاقا به نظرم این حرف کاملا درسته و مضر هم نیست(اتفاقا مفیده)
این رو همه میدونیم که اولین بار این نوع رهبریت از زبان خود موسوی مطرح شد((هر ایرانی یک ستاد، هر ایرانی یک خبرنگار، هر ایرانی یک…)) از طرفی نباید به صرف اینکه کسی در خارج هست بهش تند ترین انتقادها رو بکنیم. حقوق بشر رو که همه قبولش داریم و منشاء اون ایران باستان هست میگه:((همه بیگناه هستن مگر اینکه خلافش ثابت بشه))
ما نمیتونیم بگیم چرا تو حرف زدی تو که خارج نشینی. اشتباه ما این نبود که از خارج نشینان پیروی کردیم.اشکال ما این بود که ((پیروی مطلق )) کردیم. هم دین و هم عقل میگه تمام حرفها رو بشنو(حتی حرفهای منافقین رو) و از میان آنها بهترینشو انتخاب کن. در این مورد ما بیشترین اشتباه رو کردیم نه خارج نشینان. چون به عقلمون رجوع نکردیم .
بهتره اول من از خودم شروع کنم و خودم رو سرزنش کنم…
نظر شخصی من بود
((وقتی میگم نظر شخصی اینو القا نمیکنم که من بیشتر میدونم. اینو میگم که به پای جنبش شمرده نشه))
رسا جان منظور من هم این نبود که به حرف اونوری ها گوش ندیم … من می گم اونا می خوان از آب گل آلود واسه خودشون ماهی بگیرن … نمونش رو تو حرف هایی مثل » اگه موسوی و کروبی دستگیر بشن رهبری به خارج کشور منتقل میشه » یا پروژه ی عبور از موسوی و کروبی می بینیم.
در مورد اینکه جنبش باید رهبر داشته باشه روی حرفم پافشاری می کنم … البته این به این معنی نیست که اون رهبر جنبش بعدا» کاره ای بشه یا نقش رهبر در مفهوم کلاسیک رو بازی کنه … ببین الان هر کس تز خودش رو در مورد جنبش می ده و به نظر من یه نفر باید باشه که بهترین تئوری و راه رو برای این جنبش انتخاب کنه و جرف او ملاک باشه.
100% تایید
متشکر از شما
منم موافقم با ذکر این نکته که پیروی کورکورانه از شخص خاص (هر چقدر هم که اون رو معصوم فرض کنید) اشتباهه و تنها این بهانه رو ایجاد میکنه که بعدا تقصیر رو به گردن شخص خاصی بندازیم در حالی که موقعی که رهبر جنبش حرف آخر رو میزنه و قراره طبق اون عمل بشه، قبلش کمی هم به اندیشه خود مراجعه کنیم تا در صورت به گمراهی رفتن و یا خطای اون رهبر مشکلی برای جنبش یا خود شخص ما پیش نیاد (یا حداقل تلفات کمتر بشه)…. البته این تنها یک نظر شخصیه :دی
salam
سلام به دوستان خوب تی جی نیوزی.ببخشید یه مدت نبودم.
میخوام بعد از مدتها یه چیزائی که به ذهنم میرسرو با شما در میون بگذارم.
دوستان سبز.بیایم یکم از زاویه ی هیجانی و مخدوش چند ماهه ی اخیر جدا شیم.یکم از بالا نگاه کنیم.دوستان اونچه که من به ذهنم میرسه اینه:
نظام جمهوری اسلامی مبناهای به واقع صحیحی داره.چرا؟
ببینید پس از فروپاشی شوروی سابق سه اصل در اون کشور کم و بیش اجرا شد.سه اصل اساسی یک حکومت برای رسیدن به کشور آرمانی مردمی طبق فلسفه ی مردمی .
1)سازندگی
2)توسعه ی سیاسی
3)عدالت(شامل عدالت اجتماعی،اقتصادی و …)
در کشور ما بعد از انقلاب ،متاسفانه 8 سال جنگ طاقت فرسایی رو پشت سر گذاشتیم.به عقیده ی من ملت ایران خسته اند.خسته ی یک انقلاب دیوانه کننده در دهه های 40 و 50 و پس از اون جنگی که در اون ایران تنها متکی به قدرت جوون ها و حتی نوجوونهای خودش بود.
دوران سازندگی در دوران هاشمی به هر صورت انجام شد.مصدا اون رو هم در سد سازی میشه به وضوح دید.
دوران توسعه ی سیاسی با همه ی کاستی ها در دوران آقای خاتمی انجام شد.
دوران عدالت:
در دوران آقای احمدی نژاد هم کم و بیش میشه عدالت رو دید.اگر کمی از فضای هیجانی دور شویم به واقع میتوان دید.واقعا روستاها اینچنین که امروز هستند در گذشته (دور هم نه همین نزدیک) نبودند.مصداقهای دیگری هم قطعا هستند.
نمیخواهم از کارهای شخص خاصی دفاع کنم.اما تحلیلی راجع به جنبش سبز:
جنبش سبز چه میخواهد؟
لیبرالیسم؟من فکر میکنم ما در مبانی فکری در این جنبش مشکلات زیادی رو شاهد هستیم.در این جنبش طیفهای بسیار زیادی قرار گرفتند.اونچه که من استنباط میکنم این است که این جنبش منتهی به لیبرالیسم خواهد شد.آزادی سیستماتیک و مبتنی بر ارزشهای ایرانی .
دوستان کمی واقع بینانه بیندیشیم.من استنباط میکنم کسانی که در پشت سناریوی این قضایا طرح ریزی میکنند افرادی هستند که هنوز دستگیر نشده اند و یا شاید از درون نظام و یا حتی دولت باشند.افرادی که میخواهند انقلاب و ایران را وارد آن مرحله ی چهارم بکنند.
این مرحله در دوران شاه سابق هم انجام شد و نهایتا منجر به انقلاب شد.اما بعد از انقلاب چه شد؟تغییری که دیدیم جایگزین شدن سلطان با سلطانی دیگر بود.گویا این سلطانیسم بر ایران از قرنها پیش سایه افکنده و اکنون به عقیده ی من دیگر نمیتواند دوام یابد.از این روست که من بسایر خرسندم که افرادی که تز پیشروی این جنبش را مینویسند افرادی هستند که واقعا مطلعند میدانند اگر به فرض انقلاب هم شود (به مفهوم عوامانه ی آن شورش و …) منجر به رفتن ولایت فقیه و آمدن سلطانی دیگر خواهد شد.
از این روست که من فکر میکنم که جای بسی خوشحالیست که ما از جو امنیتی فاصله بگیریم و خواسته های خود را با شیوه های مدنی بیان کنیم.از این رو به عقیده ی من 22 بهمن را دقیقا میتوان به عنوان دریچه ی ورود به فاز جدید ی از اعتراضات مدنی قلمداد کرد.به شیوه ای کاملا علمی و تئوریک.
راستی یک نکته جالب رو جا انداختم.جالبه بدونید که شوروی به این دلیل سقوط کرد که گورباچف احمق توسعه ی سیاسی و عدالت رو باهم خواست اجرا کنه و اون زمان همه ی سیاستمداران و واقع بینان و تئورسین ها همه بر این عقیده بودند که با اجرای این امر شوروی از هم فرو خواهد پاشید.یکی از آن تئورسین ها هم امام خمینی بودند با آن نامه ی معروف.بنابراین باید بدانیم که اداره ی یک کشور به پهنای ایران کار چندان ساده ای نیست و تنها خواست ما برای رسیدن به آزادی کافی نیست و ما باید این مفهوم را مثل الفبائی آموزش دهیم و طیف مقابل که تعدادشان کم هم نیست را جلب به این ققنوس خوشخوان کنیم.
با حرفات بطور نسبی موافقم ولی از مورد آنچه جنبش میخواهد به بعد کامنت قبلی خیلی موافق نیستم که الانم نای نوشتن ندارم (شرمنده) ولی فردا حتما یه توضیح کامل در باره قسمتهایی که مخالفم مینویسم… :دی
جنبش سبز به دنبال احقاق حقوق مردم و احترام به نظر آنان است نه چیز دیگر…… به نظرم لیبرالیسم دینی مناسبتره برای هدف جنبش یا جمهوری اسلامی…. چرا که ریشه ارزشهای ایرانی و اسلامی از دیرباز با هم گره خورده اند….
با نظرتون نسبت به ولایت فقیه هم مخالفم….. ولایت فقیه خیلی با شاه تفاوت داره….. در این رابطه میتونم کتاب «حکومت دینی و حقوق انسان» اثر آیت الله العظمی منتظری (ره) که از بنیانگذاران این نظریه هستند رو پیشنهاد میکنم بخونید (البته اگه بتونید گیر بیارید – اگه گیرتون نیومد بگید براتون آپلود کنم لینکشو بزارم)….
فکر کنم اینطوری بهتر باشه تا من بخوام مطالب اون کتاب رو اینجا کپی پیست کنم :دی
همین
مردم!!!!!!!
نظرشان را 22 خرداد فرمودند
بعد از آن در 22 بهمن مستحکمش کردند
اگر امکان دارد
بروید آدم شید
اون 25 خرداد بود که تظاهرات میلیونی شد…. اگرم منظورتون انتخاباته که مثل این میمونه بیاین برای حل مساله صورت مساله رو عوض کنید…. مشکل اصلی همینه که به رای و نظر مردم بی احترامی شد در انتخابات…..
سلام حسین جان.
راستش من ترجیح میدم که در مورد هدف جنبش سبز اظهار نظر نکنم.آنچه را هم که گفتم درباره ی هدف این جنبش بهتر بود بازگو نمیکردم.اینطور بهتر است چراکه شاید موجب انحراف شود.اما من یک پارادوکس شطرنجی میبینم که مهره ها بهم ریخته اند و مشکل به سادگی قابل حل خواهد بود اگر مهره ها درست در جایشان قرار گیرند.
درباره ی ولایت فقیه در پیش فکر میکنم آنچه را که تاکنون مطالعه داشتم را گفته بودم.بهرحال آن نظر من است و نباید کس دیگری از من که خود مقلد هستم تقلید کند.اینطور بهتر است.
درباره ی کتاب آیت الله منتظری فکر میکنم کتابهای آیت الله را کم و بیش خوانده ام.تا مدتی هم مقلد ایشان بودم.خیلی اسامی کتابها را در خاطر ندارم.اما این را بگویم که صدها بار افسوس که تاکنون حداقل در هیچ کتاب و یا ماخذی نتوانستم جوابی برای سوالاتم پیدا کنم و متاسفانه آنچه که من می پندارم ضد آن است که اکنون است و خیلی دوست دارم که اگر اشتباه میکنم لااقل من توجیه شوم تا شاید به مسیر درست بازگردم.اما بازهم افسوس که هیچ فردی نتوانسته تاکنون من را توجیه کند.
در مورد قرار نگرفتن مهره ها در جای خود بصورت نادرست منظورتون رو متوجه نشدم؟ شکل ارکان منظورتونه یا اشخاصی که پست و منصب دارند؟
اون مطلبی که قبلا گذاشته بودی رو هم همون موقع خوندم و گفتم پاسخ به این مطالب در حد کسی چون من نیست و باید از عالمتر از امثال من جوابشو جویا بشید من در حد خودم فقط میتونم از لزوم جامعه اسلامی به ولایت فقیه بگم و این که چه وظایفی نسبت به جامعه و مردم داره…. ولی سوالای شما رو فقط باید سه بار از روی متن میخوندی تا بفهمی اصلا چی به چی شد تازه آخرشم نمیتونستی جواب بدی… :دی البته نمیشود هم قبول کرد استدلالی که آورده بودید رو چون یک جورایی شما ولایت فقیه رو مخالف لیبرالیسم قلمداد میکردید در حالی که ولی فقیه با توجه به اینکه باید توسط مردم انتخاب شود خیلی هم منافاتی با لیبرالیسم ندارد…. (البته خوشحال میشم اگه برداشتم اشتباه بوده بهم بگید)
من فکر میکنم ما یک قالبی رو حفظ کردیم و فقط اسم اونرو عوض کردیم.سلطان،سلطان است.سلطان شاخ و دم ندارد.من هم قانون اساسی کنونی و هم پیشین را خوانده ام.توصیه من اینست که حتما آنرا بخوانی.مشکل سر این قضیه است اکنون برای من که:اصل ولایت فقیه بر قانون است یا در قانون.این سوال من است و از هرکس که پرسیدم من را اقنا نکرده.اما در مورد فلسفه ی ایجاد ولایت فقیه هم صحبتهایی هست که چه شرایط و اماکنی باید برقرار شوند تا احکام سرنوشت ساز اجرا شوند.از آن میگذرم.در مورد فلسفه ی وجودی ولایت فقیه در قبل بسیار گفته ام.
اما در مورد پارادوکس شطرنجی:
من فکر میکنم این صفحه ی شطرنج متفاوت با صفحات دیگر است.در این صفحه مهره ها سمتی سفید ،سمتی سیاه نیستند.دستکم قبل از شروع بازی.آنچه که من میگویم اینست که این مشکل از اساس تا بن ،مشکل اساسی کنونی ماست.چه مشکلی؟
جابجائی مهره ها و کج دار نمائی آنها برای پیشبرد نهایتا یک رخ.رخ در شطرنج همانطور که میدانید تنها میتواندبصورت افقی و عمودی حرکت میکند.اصولا اگر بر روی سربازها سرمایه گذاری کنیم و آنها را با برانامه ی قبلی به پیش ببریم نهایتا با رسیدن به انتها تبدیل به یک وزیر خواهند شد.اینها دیگر بخشی از بازی شطرنج است.اما به مفهوم پشت آن توجه کنید.
درواقع شطرنج یک مثال معروف در مباحث فلسفی است.این بخش هم یکی از بخشهای معروف فلسفه ی یونانی است.که البته اخیرا تغییراتی در آن داده شده است.از جهت افرادی که بر مناصب تکیه زده اند میتوانیم به پاراگراف فوق اشاره کنیم.با جایگزینی رخ با شخص مورد نظر .
اما از جهت شکل ارکان،گفتم :من شکل جمهوری اسلامی را منطبق بر شکل اساسی جهانی یک حکومت مردمی میدانم.اما دچار انحرافاتی هستیم.آن انحرافات همان کج داری مهره ها و جابجا شدن آنها بر روی صفحه ی شطرنج و تفکیک ناپذیری سیاه و سفید قبل از شروع بازی است.اینست که کار را دشوار کرده.
این مهم در درون جنبش سبز به عقیده من نیز دیده میشود.چرا که مهره های متفاوتی را میبینیم که جائی که باید باشند نیستند.بازی احساسی است تا از روی عقل و با احساس هیچگاه شطرنج را نمیتوان پیش برد.اگر باز هم توضیح بخواهید در خدمتم.بیخشید یکم طولانی شدخیلی سعی کردم که کوتاه بگم.از این کوتاه تر نمیشد دیگه.
از فرقهای ولی فقیه با سلطان میشه به مسوولیتهای ولی فقیه اشاره کرد و اینکه به رای مردم انتخاب میشود و مشروعیت خود را از مردم دارد تا ناظر باشد تا جامعه از دستورات اسلام دوری نکند. سلطان اگر خطایی هم بکند سلطان است و تام الاختیار در حالی که ولی فقیه میبایست نسبت به رفتار خود به نمایندگان مردم که همان شورای خبرگان است پاسخگو باشد….
تا اونجا که من میدونم ولایت فقیه باید در قانون باشه یعنی توسط قانون اساسی وظایف و اختیاراتش معلوم شده باشه….
در باره فلسفه شطرنج قبلا جایی نشنیده بودم و برام خیلی جالب بود…. توضیح بیشترشو میتونی بدی یا منبع / لینکی که برم دنبالش؟
در مورد کج روی مهره ها و عدم توانایی تشخیص سفید یا سیاه بودن مهره ها و در نهایت برخوردهای احساسی هم موافقم و چیزی ندارم بهش اضافه کنم :دی
راستش من اونرو یادم نیست کجا خوندم.سعی میکنم بگردم ببینم میتونم برات پیدا کنم یا نه.
من با فلسفه وجودی مجلس خبرگان شدیدا موافقم.آنرا اتفاقا یک موهبت منحصر بفرد در ایرانمان میدانم.اما آنچه من میگویم بحثهای اکنون جامعه است.قانون اساسی این کشور است.باز هم توصیه میکنم مواد قانون اساسی را قبل و بعد از تغییر به دقت بخوانی.تغییرات به شیوه ای نمایان این موضوع را مبین خواهند بود که سلطان لباس شاهی خود را با لباس مقدس پیامبر متاسفانه عوض کرده است.من بسیار ناراحت از این موضوع هستم.اما به ناچار میگویم که واقعا من چیزی جز این نمیبینم.سلطان همواره حرف آخر خواهد زد.سلطان بر قانون است.سلطان رد صلاحیت شده ها را با یک نامه تائید صلاحیت میکند.سلطان نمایندگان را مجبور به رای اعتماد میکند.سلطان است که در کردستان رای مردم را با گفتن یک حرف تغییر میدهد.سلطان است که هم علم نظامی دارد هم علم اقتصادی هم دینی هم …
متاسفم که مجبور به گفتن این موارد شدم.اما این واقعیت است.واقعیت بر کسی چون شما صددرصد پوشیده نیست.
من نگفتم که وضعیت الان وضعیت درستیه…. متاسفانه این نظره به شکل درست و اولیش در جامعه پیاده نشده و با ترویج خرافات کار به جایی رسیده که تو شهرستان که میری میبینی طرف حدیث نقل میکنه از پیامبر(ص) نسبت به پیروی از ولی فقیه بعد از غیبت که منبعی نداره براش و فقط شنیده از یکی (و این یکی ها هیچ آغازی ندارند)….. قبول دارم که از اصل نظریه فاصله گرفتیم و کمی هم کج روی داشتیم تو اجراش ولی هیچ حالت بهتری رو در حال حاضر نمیبینم که بشه انتخاب کرد…. مثلا در اصل ولایت فقیه وقتی امام خمینی (ره) نخست وزیر به مجلس معرفی میکنه مجلس چون اون شخص رو مناسب نمیبینه رد صلاحیتش میکنه و کاری هم نداره چه کسی معرفیش کرده…..
1
سایت اطلاع رسانی آقای هاشمی در اقدام پسندیده ای ، به بازگویی خاطرات تعدای از شخصیتهای سیاسی سیاسی و مذهبی از عملکرد هاشمی در دوران انقلاب پرداخته است
http://hashemirafsanjani.ir/?type=emag1
ای کاش سایت حضرات آیات مصباح یزدی ،سیداحمد خاتمی ، احمد جنتی ،سید احمد علم الهدی و محمد یزدی و حجج الاسلام روح الله حسینیان و حمیدرسایی هم به بازگویی فعالیتهای مبارزاتی از قبیل شکنجه، زندان، تبعید و ممنوع المنبر و سفر به نجف اشرف و نوفل لوشاتو برای دیدن رهبرفقید انقلاب در زمان شاه بپردازند
22 بهمن در کنار هاشمی خیلی بهمون چسبید
شعا مردم:
خواص بی بصیرت
خجالت، خجالت
22 بهمن کنار آقای هاشمی خیلی خوش گذشت
جاتون خالی
شعار مردم:
خواص بی بصیرت
خجالت خجالت
از کوزه همان برون تراود که در اوست :دی
این تی جی نیوز نمی خواهد آپدیت بشود!!!
به زودي
ارلماننیوز: سید محمدخاتمی رئیس جمهور اسبق کشورمان با حضور در منزل سیدعلیرضا حسینی بهشتی با وی و خانوادهاش دیدار کرد.
به گزارش کلمه، حجت الا سلام سید محمد خاتمی چند روز پیش با حضور در منزل فرزند شهید بهشتی از وی دیدارکرد. سید علیرضا بهشتی روز ۲۱ بهمن ماه بعد از گذراندن بیش از ۴۰ روز بازداشت آزاد شد پیش از این نیز در شهریور ماه وی ۴ روز در بازداشت به سر برده بود.
سید محمد خاتمی در این دیدار یک جلد دیوان حافظ به رسم یادگاری به بهشتی هدیه کرد.
در روزهای گذشته شخصیت ها و چهره های سیاسی بسیاری با بهشتی دیدار داشتند.
شهید حمید باکری ( قائم مقام لشگر 10 عاشورا ) در قسمتی از وصیت نامه خود آورده است:
دعا کنید که خداوند شهادت را نصیب شما کند که در غیر این صورت زمانی فرامیرسد که جنگ تمام می شود و رزمندگان سه دسته می شوند:
۱- دسته ای به مخالفت با گذشته خود بر میخیزند و از گذشته خود پشیمان اند.
۲- دسته ای راه بی تفاوتی را برمیگزینند و در زندگی مادی غرق می شوند و همه چیز را فراموش می کنند.
۳- دسته سوم به گذشته خود وفادار می مانند و احساس مسئولیت می کنند که از شدت غصه ها و مصائب دق خواهند کرد.
پس از خدا بخواهید با وصال شهادت از عواقب زندگی بعد از جنگ در امان بمانید چون عاقبت دو دسته اول ختم به خیر نخواهد شد و جز دسته سوم ماندن سخت و دشوار خواهد بود
اهالی مایه دار شمیران ،
بندگان خدا
دارن از غصه دق می کنن
اصلا هم هواپیمایی ماهان برای مرعشی نیست!
کی گفته نصف بانک پارسیان مال کرباسچی یه!
پترو پارس هم که ارث پدری بهزاد نبوی بود
اصلا بیت المالی در کار نیست
آخه
یا حسین …. میر حسین
نهضت آزادی و صادق زیبا!کلام و تئوریسین های دیگه ی اصلاحات هم که هیچوقت “به مخالفت با گذشته خود بر نخیزیدند ” و هیچوقت هم نگفتن که ” برای چه جنگیدیم”!!!!
خب یه باره مینوشتید که شما جزء دسته سومید دیگه
رو که نیست
سنگ پا !!!!
یه خ.ری که تو شمال ویلا داره؛
تو مشهدم ویلا داره؛
از قطار خودشو پرت می کنه بیرون؛
کلکسیون پیپ داره؛
اسمش چیه؟
اسمش چیه؟
بگم؟ بگم؟؟؟؟؟
کی گفته ایرانسل برا مجتبی است؟
کی گفته همون خره BMW سری هفت نسل چهارم داره؟
کی گفته اون خره متاعو رو مفت مفت دود میکنه میرفسته هوا؟
روزبه جان کامنتت رو خوندم. منم مثل حسین با قسمتایی از حرفات موافقم.
موفق باشی دوست عزیز
به یاد پیر جماران!
سه تا ماموریت برای ناوشکن “جماران”
اصولا باید توی دهن آمریکا زد! غرب هم تو دهنی بخوره بد نیست! کلا بزن بزن چیز خوبیه!
سلام
نمیخواید به روز بشید؟؟؟؟؟؟
به زودي…
فکر کنم منتظره کامنتها 200 تا بشه بعد :دی
88
دی
سلام به همه عزیزان این وبلاگ
کوچکی هستم در مقابل دریای کامنتهای شما دوستان سبزی و ولایتی
دوستان عرضی ندارم جز چند مطلبی درباب تفکرات ناقص خودم و جمع بندی هایی بعد از خواندن چند کتاب بی معنی اجتماعی …!!!
دوستان به نظر این حقیر دعواهای شما بی معنیه چرا؟؟؟؟
چون دوستان نه جنبش سبزی ها حقیقت مطلق اند ونه ولایتی ها انسان معصوم ،
رفقا تمامی علمای اجتماعی دنیا بر این باورند که دولتها جلوهای عینی ملتها هستند. یعنی چی؟
یعنی اگه می خوای عملکرد ملتی رو بشناسی ،کافیه دولتشون رو خوب بشناسی !!!
خوب نمی خوام بحث رو طولانی کنم ،ولی یه جمع بندی مثالی کنم و ووالسلام
رفقا شما فقط کافیه عملکرد سی ساله تمام دولتها رو بررسی کنید ؟بعد از هر 8سال یه دفعه یه تحول بزرگ چه در روابط بین الملل ،اقتصادی ،چه فرهنگی و ….. شاهدیم .( البته این رو هم اضافه کنم من نگفتم این سی سال این طوری بوده ها نه قبل از این 30 سال اوضاع خیلی بد تر بوده ما تو 100 سال سه تا انقلاب داشتیم ) البته هر کدومشون هم مزایا و معایب خودشون رو داشتن !!!!
حرف من اینه ، دوستان از هر دو جناح به خدا مشکل مملکت ما نه موسویه ،نه خاتمیه ،نه احمدی نژاد ،نه رهبری ونه…….
مشکل اصلی خودمونیم !!!!!چرا؟
چون ما مردم متمدن و دارای فرهنگ ایرانی اسلامی غنی هستیم اما الان فقط تمدن و تاریخ برامون مونده بدون فرهنگ …..چرا !!!!
یه مثال کوچیک اغلب این دوستان که ماشا الله کامنتهاشون یکی از دیگری بهتر رو کم میکنه یه اصل ساده در بحث رو فراموش کردن ؟
اصول انسانی و احترام خوب تقصیر شما هم نیست (تقصیر سران شماست و مناظره های
سرشار از محبتشون،البته همه ی طرفها )
این فرهنگ زیبا !!! رو از بالا به پایین منتقل کردن ،یکی از یکی بدتر !!!!
دوستان مشکل اصلی ما مردمیم که همیشه از زمین زمان طلب کاریم …..دوستان تا حالا فکر کردین فرق بین یه جوان کشور جهان سوم با اول چیه ؟
جوان جهان اولی فکرش اینه که چه کاری می تونه برا کشورش انجام بده (اعم از علمی ،نظامی ،فرهنگی و …)
اما جوان ما دوست داره که کشور و دولتش یه کاری براش انجام بده؟
فرق ما به همین سادگیه ولی درکش برا خیلیا سخته ؟
دوستان اگه این تفکر که تک تک ما خودمون رو اصلاح کنیم و انسان ایده آلی بشیم و هدفمون خدمت به هموطن هامون باشه (البته همه ی ما )شک نکنید جوامع دگرگون میشن اینکه دولتهان ؟بخدا حرف قرآن و تمام علمای اسلام هم همینه (اصلاح نفس)
دوستان اگه به قول شما یکی از سران یه جناح دروغ میگه یا طرف مقابلش به خاطر این نیست که آدم بدیه !!!به خاطر اینه که تو فرهنگ بدی بزرگ شده ،یه نگاه به خانوادهامون بکنیم،به خدا مصداق تمام این لج و لج بازی های سیایسی رو میشه تو خانواده ها دید ؟دروغ می گم ؟ مردونه تا حالا تو خونه با کسی لج نکردی ؟!!
پس می بنیم اگه آقای موسوی میگه مثلا فلان خواسته ولا غیر یا آقای احمدی نژاد هم همین طور ،به خاطر این نیست که این آقایان انسان های بدی هستن در فرهنگ بدی رشد پیدا کردن .
دوستان حرف آخر من اینه بیاین قبل از اینکه نسخه ی ایران رو بپیچیم یه نسخه اخلاقی درست برا خودمون بپیچیم بعد به فکر ایران باشیم؟
مردم ایران فرهنگ ایرانی اسلامی ما از جامعه ترین فرهنگ هاست !!!!!اگه بهش عمل بشه و فقط مایه تبلیغ های تو خالی نباشه ؟؟؟
خلاصه از کسانی که به چرندیات این حقیر هم نگاهی کردین ممنونم .
یا حق
میثم کوچیک جمع
هیچ کس منکر پیشرفت در این سی سال نیست و هیچ کس هم نمیتونه باشه…. یک جوان کشور جهان اول به فکر کاریه که میتونه برای کشورش انجام بده هستش و از طرف دیگم دولت اون کشورها تا اونجا که بتونه از اون جوون حمایت میکنه (اعم از کیفیت بهداشت، درمان، امکانات رفاهی جامعه …..) ولی در کشوری مثل ایران جوان باید به فکر پول باشه برای آیندش، مراقب باشه مریض نشه که هزینه درمان بالاست، از آزادی بیان استفاده نکنه چون ممکنه دستگیر بشه، از دولتش طلبکاره چون دولت کشور جهان اول رو میبینه که چطور به جوونش میرسه و خب توقع میره بالا (هرچند اینم قبول دارم که مثل اون جوون به فکر کشورش نیست و مربوطم میشه به همون وضعیت جامعه که گفتید) …… وقتی این دو رو مقایسه میکنید بهتره که شرایط جامعه و دولتهای این دو نوع کشور رو هم در نظر بگیرید. در حال حاضرم اگه ما با دولت مخالفیم (به عنوان جنبش سبز) با اسم الف.ن یا مشایی یا …. مخالف نیستیم. با سیاستهایی مخالفیم که داره به کشور صدمه میزنه و مصداق امر به معروف و نهی از منکر رو انجام میدیم. دقیقا هدف ما خدمت به کشور و مردم کشورمونه با جلوگیری از سیاستهای نادرست برخی دولتمداران…. البته بگذریم از عده ای که با توجه به سانسور دولت و بریدن صدای مخالفان سعی در ماهی گیری در آب گل آلود دارند…. در مورد اینکه جنبش سبز هم حقیقت مطلق نیست حرفی توش ندارم و قبول دارم که ایراداتی بهش وارده که باید در پی رفع اونها هم باشه ولی هدف اصلیش که بر پایه امر به معروف و نهی از منکر بنا شده رو هدف خوبی ارزیابی میکنم (البته نظر هر کس در این رابطه مهترمه)
در مورد دروغ گفتن به خاطر جامعه ای که در اون بزرگ شدیم هم دروغ گفتن یک فرد عادی یک چیزه ولی اینکه رئیس جمهور مملکتی تو چشم مردمش نگاه کنه و با لبخند مخصوص خودش به اونها دروغ بگه و به دیگری تهمت نا روا بزنه و از اون طرف مانع دفاع طرف مقابل از خودش بشه…. این خیلی فرق داره (مثل آتش زدن یک تکه چوب و یک جنگل که هردو سوختن اند ولی در نهایت تفاوت چشمگیره)
مساله مساله لجبازی نیست…. مساله حقیه که ضایع شده….
با دو پاراگراف آخر هم موافقم و خیلی خوبه که منی که اینجا اینقدر چرت و پرت مینویسم از خودم شروع کنم و بعد از دیگران توقع داشته باشم. همچنین ایرانیان فرهنگ غنی ای دارند ولی متاسفانه همون چیزی که از اون فرهنگ مونده هم داره از بین میره
شرمنده اگه جایی تند نوشتم یا به کسی توهین کردم فقط نظرات شخصیه و قابل نقد
همین
اختیار دارید.ممنون از شما
یکم طولانی شد. مجبور شدم تو فایل تکست بریزم(روی رسا کلیک کنید: با حجم 4 کیلوبایت)
سبز باشید…
انسان کامل یعنی انسانی که قهرمان همه ارزشهای انسانی است.
در همه میدانها انسانیت قهرمان است.
1111
انسانیت
استاد شهید مطهری